تحلیل و تفسیر شعر «لبیک»
نویسنده این مطلب سرکار خانم "مطيعا" هستند .
«حامد زمانی» نتیجه نهایی و گلچین نظر سنجی ای که از تمامی هوادارانش برای محتوای شعر این آهنگ خواسته بود رو به «علی فردوسی» تحویل داد و حیرت آوره که «علی فردوسی» تنها در هفت بیت این همه پیام های مهم و اتفاقات منطقه رو در چند وقت اخیر با هنرمندی ، به شکلی مختصر و مفید جا داده . شگفت انگیزتر از اون اینکه با وجود مصرع های طولانی در شعر ، فراز و فرودهای زیاد و گوناگون شدن مدام احساسات ، چیزی بصورت ناهماهنگ توی ذوق نمی زنه ویا به چیز دیگری وصله نمی شه . همه اجزا باهم چفت و بست هستن . همگن و هماهنگ .
کلا ضرب آهنگ زمینه ای این کار(البته به نظر بنده) ، صدا و حرکت «تاختن پر سرعت یک اسب جنگی» رو در ذهن تداعی می کنه که سربازی برش سواره و در حال آواز خوندن ! و«حامد زمانی» به عنوان خواننده این شعر فوق العاده ، مثل یک جنگجوی دلیر و شجاع با زرهی از نور حق ، که برای تاختن به دشمن پلید احتیاج به یه مرکب تیز پا و خستگی ناپذیر داره ، یه موسقی پر تحرک که شعر رو روی دوش خودش سوار بکنه ، می سازه تا این اسب تازه زین شده خوش ساز و برگ ، هر جا که شعر«علی فردوسی» بهش فرمان داد ، یک نفس و پر قدرت تا قلب دشمن بتازه !
البته «حامد زمانی» براساس محتوای شعر ، گاه سرعت حرکت این اسب رو کم و گاهی زیاد کرده . ولی در کل زیر وبم ها و فراز و فرودهای ملودی این آهنگ بیشتر از هنجره خود «حامد زمانی» که همون جنگجوی سوار براسب باشه شنیده می شه و درسته که حضور نمایان سازها رو خیلی نداریم اما به نظر بنده علت احساس «حرکت کردن» به هنگام شنیدن این آهنگ همین روش آهنگسازیشه . خلاصه «حامد زمانی» خودش که هیچ ، بلکه همه مخاطبان رو یک دور هم که شده سوار این اسب تیز پا می کنه وبا خودش تا نزدیکی های «حرم» برای دفاع از اون می بره !
- «علی فردوسی» زیرکانه برای جذاب تر شدن شعرش حرف اصلی خودش را همان ابتدا در بیت اول بی مقدمه و کوبنده بیان می کنه . و تلاش می کنه تا غیرت مخاطب خودش رو که شیعیان و اکثرا ایرانیان هستند برانگیخته کنه و به اصطلاح خونشون رو به جوش بیاره با چهار جمله ای که در بیت اول شعرش گنجونده !
۱- «اصلا حرم ناموس ما شیعه است» : یاد آوری یک مرزبندی شیعی . ۲- «ناموس آدم تو دلش جاشه» : برانگیخته کردن عشق و عاطفه در دل شیعیان .۳- «هر کی نگاه چپ بهش انداخت» : اتمام حجت با دشمن . ۴- «خونش باید پای خودش باشه» : تهدید کردن دشمن .
{ «حامد زمانی» هماهنگ با این چهار پیام ، چهار دفعه ریتم پیانو ! و همچنین چهار مرتبه لحن خوندن خودش رو متناسب با محتوای شعر و البته با خوش سلیقگی تمام ، تغیر می ده و ضمنا بسیار هم نرم وظریف و زیر پوستی ، از هر قسمت به قسمت بعدی می ره که این تغییرات چهار گانه خیلی ملموس نباشن تا بتونن ماموریت خودشون رو در قلب مخاطب به بهترین شکل انجام بدن ! در این میون ملودی ای که برای جمله عاشقونه شعر یعنی : «ناموس آدم تو دلش جاشه!» انتخاب کرده بسیار زیبا و تاثیر گذار از آب در اومده !
در روز رونمایی ، طراح صحنه ، همه چیز رو رنگ «شهادت» کرده بود ! «سرخ» ! شورانگیز و عاشقونه !
چهره و سر و ضع «حامد زمانی» هم مثل همیشه نبود ! انگار خودش هم آماده مبارزه شده بود ! بستن «سربند سرخ لبیک یا امام» بر پیشانی و پوشیدن «تی شرتی که روی قسمت سینه اش شعار مرگ برآمریکا بود» البته به زبون خود اون مستکبرها ! تسبیح فیروزه ای هم که مثل همیشه ، پیچیده شده ، دور مچ دست راست !
که هم «پیچک رونده یاد خداست» و هم «یادگار دستساز حضرت زهرا(س)» و هم همراه زندگی پهلوون لوتی و جوونمرد ما !
وقت شروع «حامد زمانی» از انتهای صحنه ، چند قدمی با افتخار و صداقت جلو اومد تا به همه دنیا بگه که «حرم» برای یه مسلمون شیعه ، حکم چی رو داره !
ولی این بار تمام دستش رو روی سینه اش نگذاشت بلکه انگشتش رو کمی روی سینه اش فشار داد تا نشون بده ناموس یه آدم واقعی چه جای عمیق و عزیزی توی وجودش داره ! و بعد در حال گفتن : «خونش باید پای خودش باشه !» انگشتان دستش رو به حالت گرفتن دسته یک خنجر به هم فشرد و محکم پایین آورد ! آره پایین آورد بخاطر این که وجود بی وجود اون ها پست و پایینه . پس خنجرهم باید پایین فرود بیاد ! }
-در بیت دوم «علی فردوسی» برای شجاعت بخشیدن به مخاطبش آخرین درجه قدرتمندی تسلیحاتی دشمن رو فرض می گیره (گیرم که تا دندون مسلح شن) و بعد قدرت همیشگی مردم ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی ، یعنی دوعنصر «ایمان» و «غیرت» رو امیدوارانه و پر انرژی به اون ها یادآوری کرده و با افتخار به رخشون می کشه تا اعتماد به نفسشون رو بیش از پیش کنه و بگه : نترسید ! نهایتا اتفاقی که می افته اینه که یه جنگ بزرگ به راه می افته و تمام کافرها یک طرف و جمهوری اسلامی ایران هم در طرف دیگه با هم می جنگن و در پایان با این ایمانی که به خداوند دارید شما قطعا پیروزید و زورتون به زور بهترین اسلحه اون ها می چربه ! بخاطر همون «ایمان» و «غیرتی» که اون ها با تمام ثروتشون ، اون رو ندارند .
در واقع ، شاعر اینجا مخاطبش رو به اصطلاح «شیر» می کنه ! شجاع ، مغرور و پرصلابت !
و جالبه ! فکر می کنم اولین بار باشه که در شعریک ترانه پاپ ، اسم کامل «جمهوری اسلامی ایران» این طور با صراحت ، شجاعت و افتخار برده می شه ! مرحبا به «علی فروسی» !
{اینجا حضور یک ساز دیگه رو داریم (فکر می کنم ویلن باشه) و«حامد زمانی»، متناسب با عبارت «گیرم که تا دندون مسلح شن !» موسیقی رو از حالت درونی ، خارج و اون رو بیرونی و رزمی می کنه ، تا تصویر ذهنی شکوه سپاه دشمن رو بتونی توی ذهنت تصور کنی ! و برای شجاع کردن مخاطب واژه «گیرم» رو خیلی محکم و قاطعانه می گه ، جوری که انگار نه انگار که صرفا یه فرضه !
و بعد کمی کشیدن حرف «ا» در کلمه «تا» باعث می شه که از پایین به بالا مسلح شدن سریع دشمن رو مرحله به مرحله تجسم کنی و بعد با فشار و تاکید ، ادا کردن «مسلح شن» و بخصوص کلمه «مسلح» ، می خواد یقین مخاطب رو به این فرض بالا ببره تا وعده اون پیروزی الهی ای که بهش می ده ، توی دهنش مزه کنه !
و البته موقع اجرا با اخم و حالت بی اعتنایی در چهره می خواد بی اهمیت بودن این همه امکان تسلیحاتی دشمن رو در نگاه یک مجاهد واقعی ترسیم کنه . و بعد از اون وعده پیروزی و چربیدن زور ما ، که با مشت کردن دستش اون رو به همه نشون می ده !
کشیدن دو حرف «ان» در کلمه «ایمان» توسط «حامد زمانی» ، موقع خوندن و حرکت از پایین به بالای دستش برای به نمایش گذاشتن پررنگ بودن نقش«ایمان» در پیروزی مسلمانان ، اهمیت و والا مقام بودن «ایمان» در مکتب اسلامی رو به خوبی نشون داده .
قسمت بعد رو با دقت گوش کنید : «حامد زمانی» ، «اون ور تموم کافرا» رو خیلی جمع و جور و کوتاه می خونه برای نشون دادن این مطلب که : درسته که اون ها از نظر تعداد ، بیشتر از ما هستن اما در حقیقت و با نگاه بصیرانه که بنگریم اون ها خیلی کم و ضعیف هستن واز طرف دیگه عبارت «این ور! جمهوری اسلامی ایران» رو طوری می کشه و به زیبایی ادا می کنه که کثرت معنویش و قدرت و ابهتش ، بسیار خوب جلوه کنه !
واژه «جمهوری» با افتخار ، «اسلامی» با غلظت و تاکید و«ایران» به گونه ای بیان می شه که رفعت و پهناوری این سرزمین کاملا به رخ کشیده می شه و فریاد اسم این سرزمین ، توی آهنگ کاملا پرشکوه طنین انداز می شه !
و هنگام اجرا وقتی «حامد زمانی» کلمه «اسلامی» رو به زبون میاره به احترام قانون الهی ، دستش رو به حالت اشاره ، بالای بالا می بره : یعنی در مرام جمهوری اسلامی ایران ، این دین حقه خدا ، «اسلامه» که حرف اول و آخر رو می زنه !
و از طرفی هم انگار مثل یک داور منصف ، در انتهای مسابقه ، دست جمهوری اسلامی ایران رو به عنوان برنده حقیقی یک جنگ نابرابر ، با افتخار بالا می بره و به مردم کل جهان معرفیش می کنه ! }
-توی بیت سوم «علی فردوسی» می خواد دلبستگی و ترس حاصل از «جون دادن» رو در دل مردم از بین ببره !
پس این بار «جون» رو شیرین ترین دارایی انسان فرض می گیره . و بعد می گه که : انقدر دفاع از حرم اهل بیت (علیه السلام) و دفاع از مسلمانان و بخصوص شیعیان مهم هست که دادن این «جون» در راه خداوند در چنین شرایطی بسیار آسان خواهد بود . و در این راه به مردم شورانگیزی و نترس بودن می ده و اون ها رو ترغیب می کنه که با هر نفس فریاد بزنن : هرگز حرم تنها نمی مونه ! که دشمن پلید بتونه بره به سراغش !
{ «حامد زمانی» اینجا صدای گیتار الکترونیک رو هم توی آهنگش وارد می کنه . تا تداعی کنه در ذهن تو شلوغی میدان جنگ ، خشونت فضا ، صدای نبرد تنگاتنگ و نزدیکی به شهادت رو ! و با صدای فریادش به شکلی که انگار داره مثل یک فرمانده جنگی به لشگریانش فرمان می ده ! ترس رو به کلی از دل اون ها بیرون می کنه و قرص و محکم هم خودش می گه وهم از اون ها می خواد که این شجاعت قلبیشون رو بروز بدن و همگی باهاش فریاد بزنن : «هرگز حرم تنها نمی مونه !»
موقع اجرا هم «حامد زمانی» با حرکت دستش از مردم خواست که همراهیش کنن و باهاش این جمله شجاعانه ، امنیت آور و آرامش بخش رو فریاد بزنن ! }
{ بعد از این ، چند ثانیه ای موسیقی بی کلام این آهنگ رو می شنویم !
انگار داره صدای چکاچک شمشیرها می آد و صدای مبهم آواز سوزناک مردی به گوش می رسه ! آواز جنگجویی خروشان و بی باک که انگار در تند باد نبرد در حال تاختن به دشمنه ! }
- بیت چهارم : اینجا «علی فردوسی» مردم رو به ایستادگی دعوت می کنه و یاد آوری می کنه مقاومت رو در سخت ترین شرایط و در نبود امکانات ، مثل امام خودمون می شیم در ظهر عاشورا ! و شجاعانه و عاشقانه بهش وفادار می مونیم در شرایطی که همه پیمانشون رو باهاش شکستن و طمعکارانه و بزدلانه چشم هاشون رو به روی حق بستن ویزیدی شدن ! و او رو تنهای تنها گذاشتن !
{ اینجا موسیقی تا حدود زیادی آروم می گیره تا شعر پیام معرفتی مورد نظر اسلام رو برسونه : یک یاد آوری عظیم و بعد تجدید پیمان با ارباب ! صدای لطیف پیانو حاکم بر فضاست تا جو رو هر چه بیشتر عاطفی ، تو دل برو و تاثیر گذارتر کنه !
«حامد زمانی» برای القاء مفهوم «تداوم مقاومت» ، کل واژه «می مونیم» رو کشیده ادا می کنه طوری که رنج حاصل از اون ایستادگی هم منتقل بشه ! برام جالب بود ! بعد از این ، «یزیدی شدن» جوری ادا می شه که هم ابراز تاسف جدی برای مردم دنیا رو توش داره و هم بی اعتنا رد شدن از این اتفاق ! یعنی متاسف باش براشون ولی عیش و مستی حاصل از وفاداری به اربابت رو واسه خودت خراب نکن و تمرکزت رو برای پیمودن بقیه راه از دست نده !
و بعد دو باره چند ثانیه ، عاشقی خالصانه وعمیق از ته دل ! از ته جون ! در قسمت :
«ما نوکر ارباب ، مییی مونییییییییییییییییییییییییییییییییییم !!! »
ادا کردن حرف «ی» از عقب ترین جای حنجره و زیر ترین حالت صدای «حامد زمانی» !
اینجا دیگه تقریبا می شه گفت که فقط صدای «حامد زمانی» شنیده می شه . تا اینجور خوندن برای ایجاد رقت قلب و لطافت روحی ، تمام اثر خودش رو روی مخاطب بگذاره تا عمیق بودن و خلوص این ایمان و وفاداری ماندگار و عاشقانه ، به بهترین شکلی خود نمایی کنه ، بوسیله توانمندی تغییر صوت در حنجره یک انسان هنرمند و مستعد !
وقت اجرا ، «حامد زمانی» موقع گفتن ارباب ، به احترام امام حسین (ع) و نشون دادن مقام بلند مرتبه اون حضرت ، دستش رو از پایین به طرف بالا تا نزدیکی های سرش بالا برد وهمزمان ، با تواضع ، سر خودش رو پایین کشید !
و به جای هممون نوکری خودش رو در برابر ارباب به نمایش گذاشت و همونطوری که دستش به احترام امام حسین (ع) بالا بود موقع گفتن «می مونیم» آروم آروم دستش رو مشت کرد و انگشتانش رو محکم درهم فشرد به نشانه تحمل مختارانه و البته مفتخرانه تمامی رنج ها دراین راه پر فراز و نشیب ! }
-در بیت بعدی «علی فردوسی» هشدار می ده در مورد اینکه حمله به حرم و کشتار شیعیان ، تکرار مظلوم واقع شدن شیعه در طول تاریخه . آگاه باشید ! در واقع اعلام خطر و بیدار کردن حس مسئولیت پذیری و جواب گو بودن مردم نسبت به یاری طلبیدن امامشان. و سپس یک اتمام حجت : اگرحسینی هستید ! پس«بسم الله» بگویید و دفاع از مظلوم و مبارزه با دشمن را آغاز کنید !
(بسیار باعث خوشحالیه ! که عبارت های قرآنی ، عینا در شعر یک آهنگ پاپ به زیبایی گنجونده می شن . این برای فرهنگ سازی اسلامی عالیه ! و این حرکت نو در اشعار آهنگ های «حامد زمانی» باعث افتخار هوادارانشه ! )
{اینجا موسیقی دوباره پر تب وتاب می شه و تو به خاک و خون کشیده شدن مسلمون ها و بخصوص شیعه رو می تونی تجسم کنی ! اون خطر ، دلشوره و نگرانی به خوبی با موسیقی منتقل شده !
توی اجرا ، «حامد زمانی» موقعی که می گه : «تکرار مظلومیت شیعه است» انگشت اشاره اش رو به علامت هشدار تا مقابل صورتش بالا می آره و بعد این هشدار که : هواسمون باشه ! اگه نجنبیم به اندازه یک کربلا خون مظلومان ریخته خواهد شد .
و بعد با دست بازشده ای که از مردم کمک میخواد ولی چون نشونه درخواست کمک گرفتن امام حسین (ع) هست هرگز به طرف پایین نمی آد ! فریاد می زنه که : مردم این صدای «هل من ناصر … » ه امام حسین(ع) هست که داره ازتون کمک می خواد!
بعد با دستش حس برانگیختگی حسینی مردم رو بالای سر می بره !
و در حال «بسم الله» گفتن به نشونه عزم و اراده قوی داشتن و یک شروع مصمم و مقدس با نام خدا ، انگشتانش رو بصورت یک مشت گره کرده ، محکم و پر قدرت ، فرود می آره !
و درشیوه خوندنش ، تشویق می کنه مردم رو به قیام ! با کشیدن دو حرف «اه» درعبارت «بسم الله» با صدای زیر ، البته طبیعطا اینجا زیر بودن صداش به شدت «ما نوکر ارباب می مونیم» نیست چون میخواد عواطف عرفانی و خدا پرستانه مردم رو برانگیخته کنه ! پس اینجوری مناسب تره و ضمنا انتخاب صدای دو حرف «اه» برای تاکید ، بسیار مناسب بوده چون هم شکل ظاهری خود حرف «ا» و هم شکل دهان انسان موقع گفتن «ا» ، شبیه به آدمی هست که بلند می شه و می ایسته ! }
{ «حامد زمانی» بی معطلی اینجا روی بیت سوم تاکید می کنه و دوباره پر شور تر از بار اول می خونه که :
گیرم که جون شیرین ترین باشه! اینجا ولی جون دادن آسونه! / با هرنفس فریاد سر می دیم : «هرگز حرم تنها نمی مونه !»
ولی اینبار «تنها نمی مونه» رو با بغضی که نشونه علاقه و نگرانیه می خونه !
و این دفعه انگار خطاب به دشمن داره این بیت رو می خونه ! چون موقع اجرا ، مثل یک جنگجو برای حمله به دشمنش دور خیز می کنه ! و پر تحرک تر می شه . چهره اش رو اخم آلود می کنه و با حرکت دستاش خط و نشون می کشه و پر غرور و خشمگین ، مثل یک شیر پر هیبت می غره ! }
-و بعد «علی فردوسی» دروغ دشمن رو در مورد مسلمون بودن اون ها فاش می کنه و می گه که دست های پشت پرده غربی هر چقدرهم که وجودشون حاشا بشه بازهم پیدا و معلوم هستن !
{کلمات این بیت خیلی غلیظ و با تاکید بیان می شه ! بخصوص در عبارت «یه مشتی کافر حربی» ، تا حقارت ، چندش آوربودن ، نفرت انگیزی و کفر اون ها بخوبی منتقل بشه ! و بعد«دست های پشت پرده غربی» با تاکیدی هوشمندانه بیان می شه !
به هنگام اجرا باز هم انگشت اشاره برای هشدار و روشنگری را می بینیم که : این ها مسلمون نیستن ! با این که می گن : «هستیم .» و حرکت بالا و پایین ریز و سریع دست برای تاکید برآگاه سازی مردم .
و پوز خندی تحقیر کننده بخاطر حاشا کردن یک نیرنگ کثیف و آشکار ! و نشان دادن زیرکی و هوشیاری در چهره ! با تنگ کردن چشمان ، به هنگام گفتن «دست های پشت پرده غربی !» }
- «علی فردوسی» برای بیت پایانی شعر ، حرفش و دعوتش رو کاملا آشکارا بیان می کنه و می گه هم اکنون هنگامه قیام و مبارزه است و موقع« لبیک» گفتن به طلب یاری امام ماست . هر چقدرهم که راه مسدود و بن بست باشه ما باید بازش کنیم و ازش عبور کنیم و باید این وحشی های خونخواری که آلت دست غربی ها هستند رو هرچه زودتر سر جاشون بنشونیم .
{ همونطور که گفتم کشیدن «الف» در کلمه «قیام» بلند شدن و ایستادن یک انسان رو تداعی می کنه و«حامد زمانی» هم به هنگام اجرا این حرکت رو با انگشت اشاره دستش به خوبی نشون می ده . و تاکید می کنه روی کلمه «لبیک» برای بیان اهمیت موضوع و یاد آوری اون !
و انگار دست مردم رو آروم و آهسته گرفت و بالا برد تا گذاشته شن توی دست امام حسین(ع) و باهاش بیعت دوباره کنن و به ایشون یاری برسونن !
حرف «و» در کلمه «بنشونیم» و درکلمه «سر جاشون» طوری ادا می شه که انگار جایی که مخصوص اون هاست و باید همون جا نشونده بشن ، جای بسیار بسیار دوریه ! که البته همینطور هم هست جای اون ها قعر دوزخه ! حتی اگر دقت کرده باشید «حامد زمانی» موقع اجرا وقتی این تیکه رو می خوند ، هم دستش رو به حالت تو سری زدن پایین آورد و هم گردن وکمرش رو خم کرد و بعد با خشم و عصبانیت زیادی اون ها رو وحشی و آلت دست خطاب کرد !
یعنی آی مردم این وحشی های آلت دست آمریکا ، خیلی خیلی پست و حقیرن و جاشون هم پست ترین درجاته و ما باید به همون جای اصلیشون برشون گردونیم ! }
{ و بعد «حامد زمانی» برای سومین بار و برای حسن ختام آهنگش ولی این دفعه با انرژی و یقین و قاطعیت بیشتری می خونه که :
گیرم که جون شیرین ترین باشه! اینجا ولی جون دادن آسونه! / با هرنفس فریاد سر می دیم : «هرگز حرم تنها نمی مونه !»
و هر دفعه با شدت بیشتری ، به نشونه راحتی «جون دادن» دستش رو از سمت سینه اش به شدت به طرف جلو پرتاب کرد . و سرمستانه غرید وفریاد کشید که : «هرگز حرم تنها نمی مونههههههههه !» (۲) }
این مطلب در تاریخ: سه شنبه 24 تير 1393 ساعت: 20:37 منتشر شده است
برچسب ها : تحلیل و تفسیر آهنگ لبیک,آهنگ لبیک,حامد زمانی,