هواداران حامد زمانی

گفت‌وگو با حامد زمانی (با زبان خودم مداحی می‌کنم)

بهترین مکان برای نمایش تبلیغات شما بهترین مکان برای نمایش تبلیغات شما بهترین مکان برای نمایش تبلیغات شما

نویسندگان

آخرین نطرات کاربران

p-bagher - چرا چیزی بالا نمیاره من داخل سایت عضوم - 1394/7/17/hamedzamani-mus
الهه - واقعا اهنگ هایی که اقای حامد زمانی خوانده عالی است و من اهنگ هایی که ایشان خوانده را خیلی دوست دارم - 1394/2/21
مدافع حرم(نحن صامدون) - سلام
به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) و هفته ی زن و برگزاری جشن ریحانه النبی در کاشان با اجرای زیبای آقای حامد زمانی و حضور هنرمند گرامی داریوش ارجمند در خدمت دوستان هستم و منتظر بازدید شما هستم[گل]
نحن صامدون - 1394/1/26
hamed - مگه میشه کار استاد عیبی داشته باشع - 1394/1/18
فاطمه - خیلیییییییییییییییییییییی قشنگه.h - 1393/12/5
فاطمه - خیلی زیباست ولی کیفیت نداره من با کیفیت بالاشو دارم. - 1393/12/5
بسیجی رهبر - سلام ببخشید اگه میشه متن اعتراض ما رو پا ک کنین ممنون ازتون
در ضمن ما هم مثل بقیه طرفدارای دو آتیشه ایشون (که هستیم ....)
نحن صامدونیم
تا آخرش با رهبر عزیزمون و برادر بسیجی - 1393/11/30
بسیجی رهبر - واقعا آهنگ لبیکشون زیبا بود یعنی همه ی آهنگاشون خییییییلی قشنگه
لبیک یا روح الله
لبیک یا سید علی خامنه ای - 1393/11/30
بسیجی رهبر - سلام خیلی خوش حال شدیم که به وبمون اومدید و جوابمونو دادین . ما طرفدار برادر بسیجیمون بودیم و هستیم چطوری از بچه بسیجیایی که تو مدرسه شون بچه قرتی هارو کنار می زنن تا آهنگای برادر بسیجیشونو سر صف با هم بخونن انتظار دارین که با شایعه ها دست از طرفداری ایشون بردارن منظور ما این بود که چرا طرفدار باید بیاد تو فضای مجازی و بگه که آقای زمانی بعد چهارده معصوم بهترین معلم برای اوناس ؟
وتنها جوابی که به این حرف داده میشه کلمه ی تبارک الله باشه ؟
اون طرف می گفت این قضیه رو خودش با چشم خودش دیده ولی راست می گین اصلا تا چیزی رو که ندیدی نباید اونو باور کنی ولی ما امید واریم که واقعیت نداشته باشه در مورد شایعه های دیگه هم ناگفته نمونه که ما خوب می دونیم که حامد زمانی چقدر مورد توجه رسانه ها و اونور آبیاس . یعنی هر کس که بخواد پرنده باشه تو نگاهشون مجرمه و تا بخواد پر بزنه می کشنش .
اما خب ما حساسیم دیگه .......
واقعا ممنونیم از اینکه به وبمون اومدین و جوابمونو دادین
بازم بهمون سر بزنین ممنون از توجه تون
نحن صامدون
یا علی
پاسخ:نحن صامدون - 1393/11/30
بسیجی رهبر - سلام ! اگه واقعا مردین بیاین تو وبم نظر بدین و چیزی که براتون عرض می کنمو توجیه کنین چون دلم نمی خواد تصویر ذهنی ای که از حامد زمانی داشتم از بین بره .
من و خواهرای بسیجیم که سه تا انقلابی هستیم و می خوایم توی انقلاب نقش مهمی باشیم آقای زمانی رو برادر بسیجی خودمون می دونستیم ولی خب ....
چند وقت پیش از یکی از طرفدارای دو آتیشه ایشون شنیدم که می گفت ( طرفدارای حامد زمانی خطاب به او گفتن که بعد چهارده معصوم پیشوا و مولاشون اونه ) می خوام ببینم آیا درسته که افراد انقلابی مملکت که فقط در حد شعار هستن به یه مادر شهید تو مراسم تجلیل دست بدن ؟ مثل برادر بسیجیمون
شما که منتظر اشاره ی رهبرین و حامی حقوق بشر و لبیک گوی مهدی (عج ) به کجای این دروغا دل خوشین ؟
روز روشن جلوی چشم همه ..... استغفرالله ...... شما دین مردمو چوب کردین و خیلی ببخشید کار ایشون با یه منافق چه فرقی میکنه حال ما طرفدارای واقعا بسیجی مثل حال آقای شهاب حسینیه توی فیلم دلشکسته که فهمید حاج آقای عمامه دار محلشون تکیه بزن برقص راه انداخته و غیرتش اجازه نداد ولش کنه و بره .
اگه با آقای زمانی ارتباط دارین به ایشون بگین حرف مارو
ما تا آخر نحن صامدونیم چه بی حامد زمانی چه با حامد زمانی
ما رهبرمون وپیشوا ومولامون بعد چهارده معصوم امام عزیزمون ورهبر عزیزمونه و لا غیر
پاسخ:سلام" دوست عزیز من منظور شما را متوجه نشدم اگه شما طرفدار حامد زمانی هستید پس این مطالب بالا چه معنی داره؟ اگه مخالف حامد زمانی هستید پس چرا تو وبلاگتون درباره اش پست گذاشتید!! و اما......حامد زمانی در آن جشنی که شما می فرمایید دست مادر شهید را نبوسید بلکه چادر ایشان را بوسید که این یک افتخار است بنده چندین بار با دقت این فیلم را دیده ام. اگر شما فیلم مراسم رونمایی از آهنگ زیبای بی سیم چی را دیده باشید میبینید که مادر شهید می فرماید:درسته من یه پسر داشتم تفدیم این انقلاب کردم ولی الآن احساس کردن حامد پسرمه ... هیچ فرقی با پسرم نداره........ این تکه از فیلم اشک من را در آورد و با خود عهد بستم تا جایی که در توان دارم برای حمایت از آقای حامد زمانی تلاش کنم و این کار را هم میکنم خواننده ای که آهنگ مرگ بر آمریکا را میخونه و با این آهنگش همه ی دنیا را تکون میده و همچنین رضایت آقا همراهش باشه قابل تقدیره ////پس تا آخرین نفس نحن صامدون//// - 1393/11/28

امکانات جانبی

 


افزايش سايز فونتکاهش سايز فونت

اسلایدر

گفت‌وگو با حامد زمانی (با زبان خودم مداحی می‌کنم)

بازدید: 924
دسته بندی: مصاحبه,,
گفت‌وگو با حامد زمانی (با زبان خودم مداحی می‌کنم)

«یه باری از امروز رو دوشته...» آنقدر رسانه ملی این ترانه را پخش کرده که امروز خیلی‌ها کل ترانه را حفظند. اثر دلنشینی که یک خواننده جوان را به مردم معرفی کرد؛ حامد زمانی. اما این خواننده با همکارانش در موسیقی پاپ فرق دارد. او به‌جای آنکه مدام از خیانت و جدایی و گرفتن دست فلانی بخواند، اعتقاداتش را با زبان موسیقی فریاد می‌زند. از اهل ‌بیت می‌خواند، از انقلاب می‌خواند، از شهدای هسته‌ای، از آرمیتا، از حجاب، از امام رضا(ع)، از شهدا و این اواخر حتی از «مرگ برآمریکا». ممکن است عده‌ای تصور کنند او امروز منافعش را در چنین ترانه‌های می‌بیند اما زود قضاوت نکنید؛ ممکن است این گفت‌وگو به شما کمک کند تا نگاه کامل‌تری به این خواننده جوان داشته باشید.

بقیه در ادامه مطلب...

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: شنبه 10 آبان 1393 ساعت: 15:55 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,
نظرات()

تصاویر اجرای آبسرد

بازدید: 909
دسته بندی: مصاحبه,عکس,,
تصاویر اجرای آبسرد

به گزارش فارس از آبسرد، همایش پیاده‌روی خانوادگی شهر آبسرد  در روز ۴ مهر ۹۳ با حضور مسئولان، مردم آبسرد و حامد زمانی خواننده نامی و ارزشی کشورمان در بوستان الغدیر آبسرد برگزار شد.

میهمان ویژه این برنامه که حامد زمانی از بسیجیان ارزشمند کشور بود، چند موسیقی و کار خود را در آبسرد برای شهروندان این شهر اجرا کرد؛ زمانی حدود دو سالی است که با موسیقی‌های ارزشی و انقلابی خود حمایت‌های بسیار خوبی را از نظام مقدس انقلاب اسلامی داشته است.

در این بین، کسانی هستند که به سمت موسیقی‌های غیرمجاز می‌روند و حتی بعضی‌ها به کشورهای غربی می‌روند و علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خوانندگی می‌کنند، اما حامد زمانی همواره توانسته است تا در کار خود مشت محکمی بر دهان دشمنان بکوبد.

بقیه در ادامه مطلب
می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: پنج شنبه 10 مهر 1393 ساعت: 13:42 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,,
نظرات()

حامد زمانی از «بی‌سیم‌چی» میگوید مطلب ارسالی از milad

بازدید: 540
دسته بندی: مصاحبه,,
حامد زمانی از «بی‌سیم‌چی» میگوید مطلب ارسالی از milad

«حامد زمانی» پیرامون آلبوم موسیقی «بی‌سیم‌چی» و سایر فعالیت‌های موسسه‌ی «دلصدا» و همچنین همکاری مجدد با «حاج عبدالرضا هلالی» توضیحاتی را ارئه کرد.

 
«حامد زمانی»- خواننده‌ی آثاری انقلابی مانند «مرگ بر …» و «گزینه‌های روی میز»، پیرامون اهداف موسسه‌ی «دلصدا» و همچنین آلبوم موسیقی «بی‌سیم‌چی» عنوان کرد: «هدف ما در موسسه‌ی «دلصدا» تربیت نیروهایی انقلابی در حوزه‌‌های مختلف موسیقی شامل خوانندگی، آهنگسازی و شاعری است. استارت رسیدن به این هدف هم با انتشار آلبوم «بی‌سیم‌چی» خورد. هدفمان از اولین آلبوممان به هیچ عنوان کسب درآمد نبود. محتوای «بی‌سیم‌چی» بیشتر نقد درون گفتمانی و بیان انتظارات شهدا از نسل ما و نادیده گرفتن برخی از این انتظارات توسط جوانان است. البته معتقدیم در هر نقدی باید یک روزنه‌ی امیدی هم وجود داشته باشد که این اتفاق در آلبوم «بی‌سیم‌چی» افتاده است. از لحاظ فرمی هم ما با همان مجموعه‌ی قبلی خودمان که تک‌آهنگ‌های من را تهیه و تنظیم می‌کردند کار کردیم.»
خواننده‌ی ترانه‌ی «می‌کشیم»، خواننده‌های جوان آلبوم «بی‌سیم‌چی» را این‌گونه معرفی کرد: «برای من دغدغه‌ و اعتقاد خواننده‌هایی که می‌خواستیم با آن‌ها کار کنیم بیش از توانایی‌های فنیشان، اهمیت داشت. آقای «علی اکبر قلیچ» قبل از همکاری با ما چندین اثر دو زبانه را تولید کرده بودند و من از طریق شنیدن این آثار با ایشان آشنا شدم. از همین طریق، یعنی شنیدن آثار تولیدی با آقای «حمزه موسوی» آشنا شدیم و در این آلبوم با ایشان هم همکاری کردیم. اما دو خواننده‌ی دیگر یعنی آقایان «پیمان بیات» و «حسین سلیمی» که آثارشان در آلبوم «بی‌سیم‌چی» وجود داشت، سابقه‌ی تولید اثری نداشتند و بواسطه‌ی آشنایی که از قبل با این عزیزان داشتم، آن‌ها را برای همکاری انتخاب کردم.»
زمانی در ادامه، پیرامون دیگر فعالیت‌های موسسه‌ی «دلصدا» و همچنین همکاری مجدد خود با «حاج عبدالرضا هلالی» پس از ساخت ترانه‌ی زیبای «امام رضا» توضیح داد: «موسسات مختلفی در حوزه‌های اعتقادی و مذهبی کار می‌کنند. اما ما مقید هستیم که اثارمان انقلابی و سیاسی باشد. آثار بعدی ما در موسسه هم با موضوع محرم و ۹دی خواهد بود و در آلبوم محرممان هدفمان شناساندن یزید زمان است. همچنین برای محرم همکاری جدیدی با «حاج عبدالرضا هلالی» انجام دادم که کلیپ عظیمی از آن ساخته خواهدشد.»
می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: 10 مهر 1393 ساعت: 9:3 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,
نظرات()

در جمع هیأتی‌ها احساس غربت نمی‌کنم

بازدید: 589
دسته بندی: مصاحبه,,
در جمع هیأتی‌ها احساس غربت نمی‌کنم

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری فارس، دومین روز از برپایی نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی شاهد حضور پرشور مردم تهران و مسئولانی از جمله علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس، حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رییس جمهور، حجت الاسلام سالک رییس کمسیون فرهنگی مجلس، حجت الاسلام سلیمانی معاون وزیر ارشاد، حامد زمانی، ابوالقاسم طالبی، پدر شهید احمدی روشن بود.

اجرای کنسرت «حامد زمانی» محور اصلی برنامه روز گذشته بود که در سالن برگزاری همایش‌های نمایشگاه با حضور پدر شهید احمدی‌روشن، «قاسم صرافان» از شاعران کشورمان و «علی‌اکبر قلیچ» برگزار شد.

در ابتدای این برنامه قاسم صرافان شعری برای شهید احمدی‌روشن خواند و علی‌اکبر قلیچ ترانه خود را با موضوع امام عصر (عج) اجرا کرد.

حامد زمانی در دو بخش ترانه‌های راز روشن، شناسنامه ، گزینه‌های روی میز و حتی ترانه‌های درخواستی حاضران را اجرا کرد. وی قبل از اجرای کار ضمن ابراز علاقه به حاضران گفت: به قول حاج منصور آدم بعضی وقت‌ها در بعضی جاها احساس غربت می‌کند اما اینجا در جمع بچه هیئتی‌ها احساس غربت نمی‌کنم. در این جور جاها آدم می‌خواهد با تمام وجود کار کند.

وی ضمن قدردانی از دست اندرکاران برپایی نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی بیان داشت: متصدیان امور فرهنگی به فکر باشند؛ خواننده‌های ارزشی نیاز به حمایت دارند؛ گاهی که می‌خواهم کار ارزشی را شروع کنم، خلأهایی را احساس می‌کنم که بعضی کارها برای اولین بار است انجام می‌شود.

زمانی یادآور شد: بنده یکی از کارهایی را که دوستش دارم، «راز روشن» است که این اجرای زنده را به پدر شهید احمدی روشن تقدیم می‌کنم.

بار الها جرأت ما را سر و سامان بده

انقلابا مشق هوشیاری به فرزندان بده

قهرمانا در دل میدان بمان جولان بده

رهبرا من مصطفای دیگرم فرمان بده

حامد زمانی در ادامه «گزینه‌های روی میز» را خواند و از مردمی که در محل اجرای کنسرت حضور داشتند خواست تا در ذکر «یا حسین» او را یاری کنند.

وی قبل از اجرای «شناسنامه» هم گفت: یک وقتی به من می‌گفتند که چه کسی طرفدار کارهای ارزشی است؟! می‌خواهم به آنها بگویم اگر کاری با خلوص نیت انجام شود، اهل بیت (ع)، امام و شهدا کمک می‌کنند که این کار بر دل‌ها بنشیند. باید ما دست به دست هم بدهیم تا دنیا نظاره‌گر کارهای ما باشد و از این کارها انگشت به دهان بماند.

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: دو شنبه 3 شهريور 1393 ساعت: 16:14 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,
نظرات()

زمانی: پاسخ «شرمن» را در ترانه بعدی ام می‌دهم

بازدید: 532
دسته بندی: مصاحبه,,
زمانی: پاسخ «شرمن» را در ترانه بعدی ام می‌دهم

خواننده ترانه «گزینه‌های روی میز» با ابراز تأسف از سخنان اخیر معاون وزیر امور خارجه آمریکا درباره مسائل ملی ایران گفت: در ترانه بعدی خود به تمام اهانت‌های «وندی شرمن» به نمایندگی از مردم ایران پاسخ می‌دهم. حامد زمانی با اشاره به حضور پر‌شور مردم اصفهان در راهپیمایی یوم‌الله ۲۲ بهمن و جشن بزرگ انقلاب اظهار کرد: البته حضور پر‌شور مردم در این راهپیمایی نیازی به ارزیابی من ندارد. وی با بیان اینکه حضور مردم در این راهپیمایی مشخص و بی‌نظیر بود، اضافه کرد: مردم ایران فوق‌العاده فهیم و دوست‌داشتنی هستند و این مردم از سرمایه‌های این سرزمین محسوب می‌شوند. زمانی با بیان اینکه گزینه اصلی روی میز ما همین مردم هستند، افزود: می‌بینید این مردم در هر شرایطی پشت نظام و حکومتشان هستند و همه می‌دانند و در همه ایران هم حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن چشمگیر است. خواننده ترانه «گزینه‌های روی میز» در مورد موضع‌گیری‌های رسانه‌های خارجی علیه وی تصریح کرد: جواب آنها را باید با کار داد و ما کار را می‌سازیم و جواب آنها خود به خود داده می‌شود. وی با تاکید بر اینکه مخالفانش وی را متهم به استفاده از موسیقی غنائی می‌کنند، اضافه کرد: این مسائل بیشتر به لطیفه شبیه است و دوستان جواب این مسائل را داده‌اند. زمانی با بیان اینکه باید دید که چه افرادی صحبت از غنا می‌کنند و این افراد طرفدار چه ایدئولوژی‌ای هستند و تعریفشان از غنا چیست، تاکید کرد: این مسائل خنده‌دار بوده و پرداختن به آنها تنها بزرگ‌نمایی این مسائل است. وی با اعتقاد بر اینکه این افراد جوابشان را خودشان با برنامه‌های چیپ و مسخره و افسانه‌پردازی‌هایشان می‌دهند، ادامه داد: به نظر من این مسائل نیازی به پرداختن ندارد و ما با کارمان جوابشان را می‌دهیم و فکر می‌کنم که کارهای ما بهترین جواب برای آنها است. این خواننده انقلابی و ارزشی کشورمان در مورد اینکه در آینده کار جدیدی از وی رونمایی می‌شود، اظهار کرد: به صورت طبیعی در مقابل هر اتفاقی که رخ می‌دهد، ما پاسخ می‌دهیم و کار آتی که منسجم‌تر است، آلبوم من بوده و با توجه به رخداد‌ها و شرایط زمان کار را می‌سازیم. وی با اشاره به گستاخی اخیر معاون وزیر امور خارجه آمریکا در مورد ایران گفت: پاسخ تمام اهانت‌ها قرار است در قالب یک کار منتشر شود که پاسخ وندی شرمن را به نمایندگی از مردم ایران خواهم داد و بهتر است که اکنون راجع به آن صحبت نکنم، چرا که تازگی خودش را برای مخاطب از دست می‌دهد.

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: چهار شنبه 29 مرداد 1393 ساعت: 15:48 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,
نظرات()

هشت پرسش از حامد زمانی

بازدید: 789
دسته بندی: مصاحبه,,
هشت پرسش از حامد زمانی

•چه زمینه‌هایی به شما کمک کرد تا در جایی که الان هستید، قرار بگیرید؟

این طبیعتاً به شرایط اجتماعی زندگی، خانواده و شهر مذهبی میمه اصفهان که محل تولد من بود، باز می‎گردد. از همان ابتدا که چشم باز کردم، در فضایی مذهبی قرار داشتم و در خانه‌مان همیشه مراسم مذهبی دائر بود، خودم هم از ۱۰ سالگی یک هیئت سینه زنی راه انداختم که هنوز هم به کمک دوستان پابرجا است و الان به یک هیئت بزرگ تبدیل شده است. بدون شک همین حضور مداوم در چنین مراسم‎هایی باعث شد تا خواندن من شکل بگیرد و بعدش هم این توانایی در صدایم که از سوی دوستان و اطرافیانم به من گوشزد می‎شد، موجب شد تا به این موضوع تخصصی‎تر فکر کنم. در ابتدا هم به سمت قرائت قرآن کشیده شدم و دستگاه‎های موسیقی عربی را به صورت تخصصی کار ‎کردم به نحوی که در سن کمتر از ۱۷ سال، توانستم در قرائت و اذان‌گویی در مسابقات مختلف رتبه اول را کسب کنم. این تلقیق قرائت قرآن و مداحی همه باعث شد تا حامد زمانی امروز ساخته شود و در حال حاضر نیز اگر تمام حرف‎های من را بررسی کنید، وام گرفته شده از قرآن و اهل بیت است. در واقع بیشتر تأثیر را من از خانواده‎ام و فضایی که در آن بزرگ شدم، گرفته‎ام.

•از چه دوره‎ای موسیقی سنتی را شروع کردید و تحت تعلیم چه استادی بودید؟

تقریبا از ۱۰ سالگی موسیقی سنتی را آغاز کردم و تا ۱۷ به صورت حرفه‎ای آن را پیگیری کردم و از طریق یکی از شاگردان با واسطه استاد تاج آموزش دیدم.
•از چه سالی به صورت جدی وارد حوزه موسیقی پاپ شدید؟

سال ۸۳-۸۴ بود که فکر اینکه وارد سبک موسیقی پاپ شوم، در سرم افتاد و از سال ۸۴ نیز با آهنگ «زینت آسمان» که در مورد امام حسین(ع) بود کارم را به صورت جدی آغاز کردم. اما اولین باری که کارم پخش و با موفقیت همراه شد به تیتراژ برنامه «دیروز، امروز، فردا» باز می‎گردد.
•برای شروع کارتان چه کسانی از شما حمایت کردند؟ آیا خانواده‎تان با حضور شما در وادی موسیقی پاپ موافق بود؟

در اولین قدم هیچ کس از من حمایت نکرد. خانواده‎ام با فضای موسیقی سنتی مشکل نداشتند ولی از زمانی که متوجه شدند که می‌خواهم وارد حوزه موسیقی پاپ بشوم، به طور کلی حمایت‌شان را از من قطع کردند تا زمانی که مطمئن شدند که با سبک پاپ هم ‎می‌شود، مفاهیم مذهبی را منتقل کرد.
•یعنی در ابتدای کار موسیقی پاپ خانواده‎تان جز مخالفان شما بودند؟

بله. شدیدا مخالف بودند. تا زمانی که تأثیر آهنگ «زینت آسمان» را دیدند و متوجه شدند که می‌شود با آهنگ هم افراد را گریاند و تأثیر گذاشت و با این آهنگ کم کم نسبت به من مهربان‎تر شدند و حمایت معنوی‎شان را از من دریغ نکردند.
•همکاری‎های مشترکی هم با آقای هلالی داشتید، چطور کلید خورد و آیا این همکاری‎ها ادامه خواهد داشت؟

این فکر از سال ۸۵ که با آقای هلالی آلبومی را تولید کردیم، کلید خورد اما این آلبوم ۱۰ بخش بود که به دلایل خاصی منتشر نشد.
•چرا؟

آن زمان هنوز دقیق نمی‎دانستیم چه می‎خواهیم و آن موسیقی که تولید شد،‌ می‎توانست به شأن مداح و موضوع آسیب وارد کند. هنوز هم به این نتیجه نرسیده‎ایم که این کارها می‎تواند منتشر شوند. البته یک سری کارها با صدای آقای هلالی منتشر شد که برای آهنگ پیشواز معمولا استفاده می‎شود اما هنوز به طور کامل این آلبوم انتشار نیافته اشت. بسیاری از مداح‎های دیگر هم بودند که با هم همراه شدیم و کار را تولید کردیم اما هنوز این کارها منتشر نشده است و از سوی دیگر خیلی از مداح‎های معروف به من پیشنهاد دادند که حتی در کارهای سیاسی با من بخوانند. این خوشحال کننده است که موسیقی جای خودش را در میان کسانی که با موسیقی قهر بودند، باز کرده است.
•به عنوان سئوال آخر، مسیر آینده چه خواهد بود؟

هر شعری که می‎خوانم و هر شعاری که در این شعرها است، حامد زمانی باید خلاف آن را از زندگیش حذف کند. به عنوان مثال وقتی من شعار می‎دهم که خون شهدا نباید پایمال شود، پس باید حواسم باشد که قدم‎هایم را در جایی نگذارم که ممکن است،‌ برعکس این اتفاق بیفتد. این بدون شک تأثیر شدیدی بر زندگی من دارد. مخاطب‎های من تعارف ندارند و زمانی که متوجه شوند که من به این حرف‌ها پایبند نیستم، بدون شک حامد زمانی برای آنها ارزشی نخواهد داشت. نکته‎ای که همیشه مورد توجه من قرار دارد.

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: چهار شنبه 29 مرداد 1393 ساعت: 15:46 منتشر شده است

برچسب ها : ,,
نظرات()

ترانه دیروز، امروز، فردا را بیشتر دوست دارم

بازدید: 602
دسته بندی: مصاحبه,,
ترانه دیروز، امروز، فردا را بیشتر دوست دارم

حامد زمانی از علاقه خود به آهنگ ترانه دیروز، امروز، فردا سخن گفته و از این که آهنگ هایش به دل مردم نشسته است، ابراز خرسندی کرد.
حامد زمانی در گفت وگو با خبرنگار دیار آفتاب در حاشیه همایش تجلیل از مهندسی در اراک، با اشاره به تقدیر رهبر معظم انقلاب از ترانه هایش و مردمی شدن آنها، گفت:خدارا شکر که با شنیدن این شعار دلتان خنک می شود. چرا که هنوز هستند کسانی که با این شعار مشکل دارند و در واقع این افراد با حق وحقیقت مشکل دارند.
او در ادامه گفت: رهبر معظم انقلاب از ترانه مرگ بر آمریکا تقدیر کرده اند.
وی همچنین درباره این ترانه افزود هیچ ترانه ای تا این اندازه مورد نقد رسانه های دیداری وشنیداری غربی قرار نگرفته بود.به طوری که یک موج خبری در شبکه های BBC و VOA و روزنامه های غربی ایجاد کرد.
زمانی بعد از اجرای ترانه های گزینه های روی میز گفت در این ترانه از هفت اتفاق مهم که از بهمن۵۷تا کنون در کشورمان رخ داده بود به عنوان هفت نکته زیبا وهفت گزینه روی میز استفاده کردیم.وی خاطر نشان کرد: این هفت گزینه را در دوئل با گزینه های روی میز آمریکا قرار دادیم تا معلوم شود گزینه های روی میز کدام ماندگار وعزت مند وکدام دروغ وتهدید است. قطعا گزینه های روی میز ما بالاتر و والاتر از گزینه های دشمنان هستند.
وی در پاسخ خبرنگار دیارآفتاب که پرسید کدام آهنگتانم را بیش از همه دوست دارید پاسخ داد،ترانه دیروز امروز فردا را از همه بیشتر دوست دارم.

 

 

 

 

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: چهار شنبه 29 مرداد 1393 ساعت: 15:43 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,
نظرات()

مردم عاشق چشم و ابروی من نیستند، حرفم را دوست دارند

بازدید: 620
دسته بندی: مصاحبه,,
مردم عاشق چشم و ابروی من نیستند، حرفم را دوست دارند

تاریخ مصاحبه:اسفند ماه

چکیده مردم عاشق چشم و ابروی من نیستند، حرفم را دوست دارند :

غروب جمعه‌ای در اولین روزهای اسفند با حامد زمانی قرار گذاشتیم، نشستیم و درباره این روزهایش گپ زدیم. روزهایی که –چشم بد دور- دوران خوب و پرکاری را پشت سر می‌گذارد. و البته با تیرهای تخریب و تهمت هم این روزهای خوبش را هدف گرفته‌اند. اما حامد زمانی بیشتر دوست داشت از بخش اول ماجرا صحبت کند. از دعاهای مادران شهدا که پشت سرش است و باعث شده هر روزش را با کلی از این دعاهای خیر شروع کند. از اتفاقات خوبی که در حوزه شناسایی شاعر، خواننده و آهنگساز انقلابی دارد می‌افتد. شما هم در این گفت‌وگوی امیدوارانه سهیم باشید.

 19-ZAMANI

الان حدود دو سال از مطرح شدن حامد زمانی می‌گذرد. راهی که او در این دو سال آمده به نوعی راهی بی‌بازگشت است و باید در همین مسیر بماند. احتمالاً تغییر مسیر دادن و مثلاً خواندن ترانه‌هایی عاشقانه یا فضاهایی اینچنینی دیگر یا امکان‌پذیر نیست یا خیلی سخت است و بعید است که علاقه‌مندان هم قبول کنند. با این وصف آیا الان که به این مسیر نگاه می‌کنی راضی هستی؟ از اینکه در اینجا قرار داری پشیمان نیستی؟

این که می‌پرسید راضی هستی؟ باید سبک سنگین کرد. اتفاق‌هایی که در این دو سال افتاده است ـ که شاید بتوانم به چند تایی از آنها اشاره کنم ـ اتفاقات عجیب و غریبی بوده‌اند، مثلاً افتتاحیه جشنواره عمار که تمام مادران شهدا بلااستثنا آمدند و گل‌هایی را که به آنها هدیه داده بودند به من دادند و این اتفاقی است که فکر نمی‌کنم برای کسی پیش بیاید یا مثلاً چند روز پیش در ۲۲ بهمن در میدان امام اصفهان مردم ایستاده بودند که بعد از مراسم حامد زمانی بیاید و آهنگش را بخواند و حدود ۴۰، ۵۰ هزار نفر جمعیت بود که برای هیچ خواننده‌ای چنین اتفاقی نمی‌افتد. قبل از آن در خمینی‌شهر برنامه داشتیم و مادر شهید حیدری با دستخط خودش شعرم را نوشته، امضا کرده و عکس گرفته بود و آورد و به من داد. اینها اتفاقات تکرارنشدنی هستند. از آن طرف هم ناملایمات زیادی هست که راجع به آنها خیلی صحبت نمی‌کنم. بخواهم مقایسه کنم بسیار راضی هستم، چون کار ما بیشتر کیفی است و کاری به کمیت، تعداد طرفدار، لینک و دانلود نداریم. تأثیر می‌گذارد، ولی برایم نوع مخاطب مهم است و کسی که به ترانه‌ام گوش می‌کند و تأثیر کارم مهم است و بازخوردهایی که می‌بینم یا دیداری که با حضرت آقا رخ داد. اینها اتفاقاتی هستند که برای هر کسی تکرار نمی‌شود و خیلی راضی هستم و تا ته خط هم ان‌شاءالله ادامه می‌دهم.

یکی از ترانه‌ها در زمان انتخابات تبدیل به آهنگ ستاد آقای جلیلی شد. در مورد این موضوع صحبت کنید که آیا این انتخاب شما را ناراحت کرد یا نه؟راضی بودید؟ با حواشی‌ای که پیش آمد و در دو سه روز آخر شما هم در برنامه آقای جلیلی خواندید و هم در برنامه آقای قالیباف. به نظر شما این تجربه چگونه بود؟

قبل از انتخابات تقریباً می‌دانستم چنین اتفاقی پیش می‌آید و در مصاحبه‌ای گفتم یک‌سری ترانه تقدیم گفتمان انقلاب کردم که همه کسانی که تأیید صلاحیت شده و به مرحله آخر رسیده‌اند می‌توانند از این ترانه‌ها استفاده کنند. هدف حامد زمانی این بود که به فضای انتخابات شور بدهد و فضای انتخابات را قشنگ‌تر کند. قبل از آن هم گفتم همه مجازند از این آهنگ‌ها استفاده کنند. طبیعتاً چند آهنگ هم در ذهنم بود که برای انتخابات ساخته شوند که یکی از آنها همان «فریاد فردا» بود. قبلاً در این زمینه خیلی کار کرده بودم، از جمله تحریم، قلاده‌های طلا، پرواز و.. . که فریاد فردا هم یکی از آنها بود. برایم نوع رفتار طرف مقابل مهم است که چقدر اخلاق‌مدارانه باشد. ترانه دیروز، امروز، فردا روی فیلم انتخاباتی آقای جلیلی گذاشته شده بود. ترانه دیگری هم روی فیلم دو تا از کاندیداهای دیگر هم بود. تا اینجای کار اشکالی هم ندارد، ولی بعداً حرف‌هایی زده شد که کمی مرا اذیت کرد. مثلاً آقایان مصاحبه کردند که حامد زمانی خواننده ستاد انتخاباتی فلانی است، در حالی که واقعاً این طور نبود و قرار هم نبود این طور باشد. حتی قرار بود چند آهنگ در این فضا ساخته شود که اگر دوستان خواستند استفاده کنند. واقعاً هم این طور نبود که بروم و برای فلان ستاد بخوانم. انتخابات جلو رفت و مرزبندی‌ها و سیاست‌ها مشخص شد. من هم حق انتخاب و به قول معروف یک رأی داشتم. هم صبغه و شعارهای آقای جلیلی و هم شعارهای آقای قالیباف برایم محترم بودند و گذشته‌ای که داشتیم و لطف‌هایی که هر دو گروه به من کرده بودند، باید به‌نوعی جبران می‌شد و کاملاً به‌طور مساوی وقت و انرژی‌ام را بین آنها تقسیم کردم و اتفاقاً در یک روز هم بود. در میدان فلسطین در جشن آقای قالیباف ترانه‌ای را خواندم و چون خیلی شلوغ بود و ماشین گیر نمی‌آمد، پشت یک موتوری نشستم و به ورزشگاه رفتم و دقیقاً همان آهنگ را خواندم و یک آهنگ از من برای فیلم انتخاباتی آقای قالیباف و یکی هم برای فیلم انتخاباتی آقای جلیلی پخش شد. یعنی کاملاً مساوی بود، اما در فضای انتخاباتی جبهه‌گیری‌ها و موضع‌گیری‌هایی شد که این دارد هم از توبره می‌خورد، هم از آخور، هم به نعل می‌زند و هم به میخ. در حالی که به نظر خودم این طور نبود و بهترین کار را کردم. وقتی حرف و حدیث‌ها تمام شدند، تقریباً همه متوجه شدند حامد زمانی بهترین موضع‌گیری را داشت و الان هم از اینکه از آن فضا سربلند بیرون آمده‌ام راضی هستم، چون در آنجا خیلی راحت می‌توانستند مرا خراب کنند و داشتند همین کار را هم می‌کردند. پیامک‌هایی که می‌آمد و خبرها و حرف‌ها صحیح نبودند. من که از این فضا راضی نبودم. صبر کردم و گفتم زمان مشخص می‌کند که خدا را شکر همینطور هم شد.

اما این حضور فعال در فضای انتخابات و گفتمان انقلاب باعث شد که انتقادات و تخریب‌هایی که علیه شما بود بیشتر شود. اگر تا قبل از آن می‌گفتند فلانی اصلاً هنرمند نیست و همان حرف های تکراری هنر برای هنر را می‌زدند، حالا دیگر تهمت حکومتی و دولتی بودن و رانت داشتن هم اضافه شد. درسته؟

این حرف‌های هنر برای هنر و… برای ماست و خودشان آزادند هر نقشی را که می‌خواهند بازی کنند و در آنجا هنر برای هنر نیست، ولی ما که بخواهیم انتخاب کنیم به حکومتی خواندن و نان به نرخ روز خوردن و این حرف‌ها محکوم می‌شویم. بنابراین چیز جدیدی نیست که حالا نیاز به توضیح داشته باشد. همیشه بوده و احتمالاً خواهد بود. بالاخره این تخریب‌ها بی‌دلیل هم نیست. شاید یک دلیلش اهمیت این حوزه و تأثیرگذاری آن باشد. فکر کنم بد نباشد کمی درباره اینکه چرا این حوزه موسیقی پاپ انقلابی اهمیت دارد صحبت کنیم. اگر بخواهیم مروری کنیم، بعد از انقلاب سرود انقلابی اوج گرفت و در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ فوق‌العاده بود و زمزمه می‌شد و مردم با آن ارتباط برقرار می‌کردند. در آن فضا پاپ جواب نمی‌داد، فقط سرود جواب می‌داد و به خاطر همین هم مردم استقبال کردند و هنوز هم وقتی می‌خوانید بوی گل و سوسن و… مردم بقیه‌اش را می‌خوانند یا الله الله را همه می‌خوانند. به خاطر این است که در آن فضا سرود جواب می‌داد. بعد از آن دچار سستی و فترتی شدیم. آقایان بودند، ولی طرفدار نداشتند. خواننده وقتی می‌تواند موفق و تأثیرگذار باشد که طرفدار خونی داشته باشد که روی او تعصب داشته باشد، یعنی آن قدر قبولش داشته باشد که وقتی حرف می‌زند، به حرفش گوش کند و به خاطر شخصیت طرف به موسیقی وی احترام بگذارد. آمدیم جلو و دیدیم ۳۰ سال گذشته است و برای حرف و گفتمانمان موزیکی که طرفدار‌ساز باشد نداشته‌ایم. کار به جایی رسید که وقتی آهنگ تحریم را خواندم، به من گفتند موسیقی ارزشی محکوم به شکست است. می‌گفتند چه کسی به آهنگی گوش می‌دهد که اسمش تحریم است؟ کی امکان دارد طرف در پلیرش یک فولدر باز کند و اسم حامد زمانی و ترانه‌اش مرگ بر امریکا، تحریم، پرواز، گزینه‌های روی میز و امام رضا(ع) بیاید، امکان ندارد.

 

همان موقع هم گفتم اگر از جنس خود مخاطب با او حرف بزنی، روراست باشی، نترسی و خودت را وقف این جریان کنی و مخاطب با تو احساس راحتی کند و بداند دروغ نمی‌گویی و واقعاً سر نترسی داری و آمده‌ای حرف او را بزنی، تو را می‌پذیرد و خدا را شکر این اتفاق افتاد. الان می‌توانم به جرأت بگویم در این دو سال یک اتفاق عجیب و غریبی افتاده و آن هم این است که تعداد طرفدارانی که به‌وجود آمده‌‌اند واقعاً زیاد است. بقیه خواننده‌ها ۱۲ـ۱۰ سال است که دارند می‌خوانند برای خودشان طرفدارانی دارند، ولی من ۳ـ۲ سال است که دارم می‌خوانم و اگر میزان را مثلاً نظرسنجی‌های تلویزیونی بگذاریم و یا مسابقه‌هایی که برگزار می‌شود، استقبال خیلی خوبی از این نوع موسیقی شده است. چند روز پیش یکی از دوستان زنگ زد و گفت: «در تاکسی بودم و یک مسابقه رادیویی بین خواننده‌ها گذاشته بود». گفت: «همه ترانه‌ها پخش شدند و طبیعتاً ترانه تو آخر بود که برای رأی دادن وقت کمتری باقی مانده باشد. آهنگ‌هایی که پخش شدند هیچ ربطی به حرف بچه حزب‌اللهی‌ها نداشتند تا اینکه رسید به آهنگ تو. گفتم: خدایا! این همه آهنگ آن طرفی، این یکی این طرفی، آبرویمان نرود. نکند آخر شود! حداقل یکی مانده به آخر شود. تمام شد و گوینده گفت می‌رویم رأی‌ها را بشماریم و وارد مرحله دوم شویم. وقتی گوینده برگشت، گفت آهنگ حامد زمانی با اختلاف زیادی به مرحله بعد رفت». اصلاً در جریان نبودم و نمی‌دانستم چنین اتفاقی دارد می‌افتد. اگر هم بودم هیچ‌وقت تبلیغ نمی‌کردم بیایید به من رأی بدهید. تا به حال این کار را نکرده‌ام. هیچ‌وقت هم نگفته‌ام فلان شبکه تلویزیونی! لطفاً آهنگم را پخش کنید. واقعاً جریان دارد با لطف الهی هدایت می‌شود و اگر این طور نبود، در دهه فجر مرده بودم، چون حجم کار فوق‌العاده بالا بود و احساس می‌کردم انگار یکی دارد هدایت می‌کند. همه این آهنگ‌ها را ۴-۳ روزه می‌ساختیم. سرعت عجیب و غریبی بود که مثلاً در عرض ۳ روز آهنگ حضرت محمد(ص) را ساختیم، آن هم ۱۰ دقیقه آهنگ به سه زبان! گفتم به خاطر این راضی هستم و مانده‌ام. اینها اتفاقات قشنگی هستند که هر روز دارد می‌افتد و فلان جانباز، فلان فرزند شهید و فلان مادر شهید برایم هدیه، نامه و ایمیل می‌فرستند و می‌بینم صبح که بلند می‌شوم ۱۰ تا دعای خیر پشت سرم هست، باعث می‌شود در این حرکت نور را ببینم که در زمان به من میانبر می‌دهد. مدیر برنامه که ندارم، خودش دارد چیده می‌شود و جلو می‌رود و خدا را شکر به بهترین نحو هم جلو می‌رود و این اتفاقات دارند می‌افتند. بعد از گزینه‌های روی میز مطلبی نوشتم و در آنجا گفتم این پدیده‌ای که به اسم حامد زمانی مطرح شده است، دو ضلع دیگر هم دارد که اینها در واقع با هم خوب چفت شده‌اند، یکی مدیریت جسور و هوشمندی است که در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اهمیت ورود به این حوزه را درک کرد و دیگری قطعاً شعر خوب است، یعنی شعری که هم قوی است و هم خیلی نمک دارد و همه‌فهم است و مردم با آن ارتباط برقرار می‌کنند. آقای سیار، آقای عرفان‌پور و دوستان شما. کمی درباره این همکاری صحبت کنید، چون شاید اگر این شعرها نبود و اگر از آن طرف این شعرها بودند و خواننده نبود، این اتفاق به این شکل نمی‌افتاد. این همکاری را چگونه می‌بینید؟ دقیقاً همین که می‌گویید درست است. اگر سؤال هم نمی‌کردید قطعاً به این قضیه می‌پرداختم که اینکه خواننده آهنگ و حرف شاعرش را بفهمد و بالعکس نعمتی است که جفت و جور شد. مهدی سیار غزل‌سرا بود و کتاب غزل داشت. میلاد عرفان‌پور هم همین طور و قالبشان قالب کلاسیک بود. فکر می‌کنم مهدی سیار قبلاً چند کار کرده بود که اگر اشتباه نکنم زبانشان زبان معیار بود و خلاصه به این شکل کار نشده بود. یک روز شعری به دستم رسید. قبلاً چون خودم شعر کار می‌کردم، کارهای مهدی سیار و میلاد عرفان‌پور را می‌خواندم و به‌واسطه آن شعر معروفش، کم و بیش وی را می‌شناختم. شعری به دستم رسید که این طور شروع شده بود: «سخت است گفتنم، اما از آن سخت‌تر نگفتن»، این هم زبان معیار بود. گفتند: «این کار را می‌سازی؟» گفتم: «برای چه کاری؟» گفتند: «قلاده‌های طلا». گفتم: «بله، می‌سازم». به نظر من در مملکت ما هنرمندی موفق می‌شود که تکلیفش با خودش معلوم باشد، یعنی اگر قرار است از این لیوان بخواند، واقعاً از همین لیوان بخواند. پس‌فردا نرود از چیز دیگری بخواند که این را نقض کند. اگر قرار است از این بخواند یک‌جوری برنامه‌ریزی کند که دائماً در همین مسیر باشد. چنین هنرمندی موفق است، حتی اگر با عرض معذرت چرت و پرت بخواند. مردم از هنرمندی که ثبات ندارد خوششان نمی‌آید و مخاطب تو را نمی‌پذیرد. آن موقع هم تصمیم گرفته بودم بخوانم و از گفتمانی هم بخوانم که قلاده‌های طلا و بحث فتنه در چارچوب آن قرار گرفت. به قول دوستان یک دیوانه می‌خواستند بیاید راجع به این قضیه بخواند که آن دیوانه هم کسی نبود جز من. کار را خواندیم. ـ جلو رفتیم و با مهدی سیار رفیق شدم. این رفاقت بسیار کمک کرد و باعث شد کارها را با هم پیش ببریم. هر قدر شاعرتان را بیشتر بشناسید و او شما را بیشتر بشناسد، انسجام هنری‌ای که اتفاق می‌افتد بیشتر است. کار به جایی رسید که وقتی مهدی شعر مرگ بر امریکا را می‌گفت، نیاز نبود بیاید و برایم توضیح بدهد. یعنی همان چیزی که در ذهن مهدی سیار هست پیاده می‌کنم و همان ملودی‌ای که در ذهن اوست، در ذهن من هم اتفاق می‌افتد و این اتفاق عجیب و غریبی است. همین طوری برای اشعار میلاد عرفان‌پور. از شعر مرگ بر امریکا به این طرف هم همگی به وزن و ساختار جالبی رسیده‌ایم که دارد جواب می‌دهد. همیشه هم گفته‌ام این کارها بدون شعر خوب هیچ‌وقت موفق نمی‌شد و درصد عظیمی از موفقیت این کارها مدیون شاعران بالاخص مهدی سیار و میلاد عرفان‌پور است.

این آهنگ‌ها چگونه شکل می‌گیرند؟ شعر را به شما می‌دهند؟ یا با هم تصمیم می‌گیرید درباره موضوع خاصی کار کنید؟ از کجا شروع می‌شود و چگونه ادامه می‌یابد؟ قالب مشخصی دارد یا مثلاً موضوعی به ذهنتان می‌رسد و می‌گویید درباره این بسازیم؟ یا آنها اول شعر را می‌گویند؟

در همه این کارها اول سوژه شکل می‌گیرد و به خود شاعر می‌سپارم و می‌گویم برو استارت کار را بزن و ببین شعر دندان‌گیری نصیبت می‌شود یا نه؟ می‌رود و شروع می‌کند. اگر شعر آن قدر محکم و قوی شده باشد که ملودی را فدای شعر کنم، بر اساس شعر ملودی می‌سازم، ولی یک وقتی ملودی بسیار خوبی دارم که با آن سوژه جور است و ملودی را به شاعر می‌دهم و شاعر روی آن شعر می‌گوید که این کمتر اتفاق افتاده است، ولی اول از سوژه شروع می‌شود و اگر به کارها دقت کنید سوژه‌های خوبی داشته‌اند. اتفاق خوبی هم که افتاده این است که سعی کردیم برای هر تراکی هر کیفیتی که دارد برایش رونمایی بگیریم و این خیلی کمک کرده است. تراک‌هایی موفق شده‌اند که برایشان رونمایی گرفتیم و پخش خوبی داشته و به آن حرف احترام گذاشته شده است. این هم یکی از کارهایی بود که انجام دادیم و خدا را شکر جواب داد. همه چیز باید دست به دست هم بدهند، از سوژه که شکل می‌گیرد تا شاعر و آهنگساز و میکس و مسترکننده باید دست به دست هم بدهند و در نهایت پخش خوبی باشد تا کاری موفق شود. تبلیغ و پخش عامل بسیار مهمی است، ولی الان طوری شده است که به لطف فاطمه‌زهرا(س) حامد زمانی وقتی آهنگی را بیرون می‌دهد، ملت پیگیری می‌کنند و این اتفاق خوبی است.

20-ZAMANI-1200

همکاری با رضا هلالی چگونه پیش آمد؟

در سال ۸۵ که زینت آسمان را خواندم رفاقتمان با آقای حاج رضا هلالی شروع شد و تا الان هم ادامه دارد. خیلی کارها با هم تعریف کردیم. به خاطر شأنی که مداح‌ها دارند و باید حفظ شود، کار کمی سخت بود و خیلی خواستیم این تلفیق شکل بگیرد و این همکاری صورت بگیرد و هر بار به دلایلی نمی‌شد تا اینکه در آهنگ امام رضا(ع) همه چیز جور شد، چون تهیه‌کننده‌ای داشتیم که پای کار ایستاد و رفت شبکه یک و شبکه یک پشت قضیه ایستاد و ایده این بود که هر روز رأس ساعت هشت آهنگ امام رضا(ع) پخش شود. ملودی طوری بود که مداح می‌توانست بخواند و فضای آهنگ جوری بود که به کسی برنمی‌خورد. همه اینها اتفاقات خوبی بودند که افتادند و باعث شدند این آهنگ بگیرد. خدا را شکر. به صدا و سیما اشاره کردید. می‌خواهم سؤالی را بپرسم، ولی اگر فکر می‌کنید پاسخ به آن برایتان تبعات دارد می‌توانیم حذف کنیم یا اصلاً جواب ندهید. وقتی سرود انقلابی در صدا و سیما فروکش کرد، عده‌ای در آنجا جای پا پیدا کردند. حتی اگر غرض‌ورزانه هم نبود، اما به هر حال قالبی در صدا و سیما و در حوزه موسیقی و ترانه شکل گرفت. ممکن است طرف عنادی هم با این قضیه نداشته باشد، اما پانزده سال جا افتاده است که فلان نوع موسیقی پخش شود و فلان افراد بخوانند. برایم جالب بود که از بعد از عید امسال یکی از ترانه‌‌سراهایی که از نظر وزارت ارشاد ممنوع‌الصدا، ممنوع‌التصویر و ممنوع‌الاسم است، چهار پنج تیتراژ سروده است. معلوم می‌شود بالاخره در صدا و سیما یک قالب شکل گرفته است. آیا در صدا و سیما هم با مشکلاتی که ممکن است علیه این فضایی که شما کار می‌کنید وجود داشته باشد روبرو بودید؟ می‌دانم مثلاً سر تیتراژ ماه عسل مسائلی بود. این بحث را باید از فضای فرهنگی شروع کنیم.

 

دقیقاً همین طور است. تیپ خاصی با تفکرات خاصی در آن فضا تثبیت شده‌اند و در ارشاد، صدا و سیما و جاهای دیگر هستند. طبیعی و در ذات هر سازمانی هست و این اتفاق می‌افتد، ولی حرفم چیز دیگری است. مسئولان فرهنگی کشور ما وقتی حرفی را می‌زنند پای حرفشان بایستند. وقتی می‌گویند حمایت از موسیقی ارزشی یا فلان سازمان این مطلب را در اساسنامه‌اش آورده است، طبیعتاً باید حمایت کند و آن موقع دیگر نباید چون و چرا کند که چرا از حامد زمانی حمایت کردی، چون وظیفه‌اش هست که از موسیقی‌ام حمایت کند. جلوتر می‌آییم، درگیر یک‌سری تناقضات می‌شویم که اگر سکوت کنیم، حرام است. مثل این جشنواره موسیقی مقاومتی که برگزار شد. آقایان اول می‌آیند ایده‌اش را می‌دهند و صحبت‌هایش را می‌کنند، بعداً می‌بینیم اتفاقی که رخ می‌دهد هیچ ربطی به مقاومت اسلامی ندارد، یعنی حتی یک اتفاق قشنگ در این جشنواره در این زمینه نیفتاده و حتی یک خروجی خوب نداده و یا خواننده‌ای که در این فضا لطمه و ضربه خورده است و حرف شهدا و انقلاب را گفته باشد، نیست. حتی در آنجا هم ناز می‌کنند. مخاطب نشسته است تا اسم شهید می‌آید هو می‌کنند که این چیست؟ شش و هشتش کن! مگر مجبوریم جشنواره موسیقی مقاومت بگذاریم؟ می‌آیند حامد زمانی را کنار می‌گذارند و خواننده‌ای را که تا دیروز در شبکه ماهواره‌ای با دستبند سبز حرف می‌زد و مستند و کلیپ‌هایش در شبکه‌های مختلف پخش می‌شود و نمی‌خواهم درباره‌اش حرف بزنم می‌آورند و طرف نفر برگزیده جشنواره موسیقی مقاومت اسلامی می‌شود! یا اشعاری که در آن جشنواره خوانده می‌شود کاملاً ضد جنگ است. درباره این موضوع صحبت کردم و مطلبی هم نوشتم که منتشر شد تا می‌رسیم به موسیقی فجر که باب جداگانه و بحث مفصلی دارد و… و حالا می‌رسیم به صدا و سیما. صدا و سیما اول آثارم را پخش کرد و یکی از دلایل عمده مطرح شدن حامد زمانی صدا و سیماست و نمی‌شود این قضیه را کتمان کرد، ولی حامد زمانی هم دارد از این طرف هزینه می‌دهد. هیچ‌وقت نگفته‌ام باید از من حمایت شود. نیازی به این کار ندارم. دارم کارم را می‌کنم، ولی دوستانی که می‌گویند وظیفه ما این است که از موسیقی ارزشی حمایت کنیم، باید این کار را بکنند و اگر دارند کار حامد زمانی را پخش می‌کنند، به نظرم دارند به وظیفه‌شان عمل می‌کنند. اوایل به من لطف داشتند و از بسیاری از رؤسای شبکه‌ها تشکر هم می‌کنم. از آقایان ضرغامی و دارابی که همیشه به من لطف داشته‌اند تشکر می‌کنم، ولی نباید خرده بگیریم. از این طرف دارم تلاش خودم را می‌کنم که ده تا خواننده ارزشی داشته باشیم و واقعاً هم دارم برای این قضیه برنامه می‌ریزم تا این تبدیل به یک جریان شود و فضا را در دست بگیریم و دیدیم اتفاق هم افتاد و طرفدار هم دارد. یعنی مردم حاضرند بلیت بخرند و به کنسرت حامد زمانی بیایند. مردم حاضرند هزینه کنند.

داخل پرانتز، کنسرت چطور بود؟

خیلی خوب بود، فقط اشکال این بود که بدجور سرما خورده بودم و به سئانس دو نرسیدم. چند تا تراک را حذف کردیم. تلویزیون دو تراک را پخش کرد، همه فهمیدند چقدر حالم بد است. به ضرب و زور آمپول سر پا بودم. آن هم حکمت خودش را داشت، ولی مردم راضی بودند. نگذاشتم کار از دستم در برود و افتضاح به بار بیاید. خدا را شکر با هر زحمتی بود تا انتها پیش رفت. برگردیم به همان حرف قبلی. این اتفاق افتاده است و هنوز عمری ندارد و دو سال است. هنوز آلبوم بیرون نداده‌ام و واقعاً هم فرصت آلبوم دادن نداشتم. کار پشت کار. اتفاقی افتاده و شکل گرفته است و حالا باید برنامه‌ریزی شود و همه از آن مواظبت کنند. نمی‌دانم به وبلاگم سر زدید و کامنت‌هایی را که مردم می‌گذارند خوانده‌اید یا نه؟ مردم دارند پای این آهنگ‌ها وقت می‌گذارند. طرف بعد از نمازش دعا می‌کند. خیلی از مادران شهدا وقتی خبر بدی راجع به من منتشر می‌شود سفره می‌اندازند و نذر می‌کنند. مردم ارتباط برقرار کرده‌اند، چون این حرف‌ها را دوست دارند. حامد زمانی را هم به‌واسطه این فضا دوست دارند. مخاطبم هم اصلاً تعارف ندارد و حرفش را رک و راست به من می‌زند که اگر پایت را از این خط بیرون گذاشتی دیگر تو را نمی‌خواهیم. عاشق چشم و ابرو و صدای حامد زمانی که نیستند. حرفی که دارد می‌زند برایشان مهم است. تعارف که نداریم. چرا قبل از آن نبودند؟ یا چرا طرفدار خواننده دیگری نیستند؟ یا چرا وقتی کنسرت می‌گذاریم می‌آیند و می‌گویند اصلاً در خانواده موسیقی گوش نمی‌دادیم. مگر امکان داشت در خانه ما موسیقی پخش شود. حالا پدرم منتظر است آهنگ تو بیاید و گوش می‌دهد و شعر را حفظ می‌کند. خانواده‌هایی که اصلاً موسیقی در خانه آنها وارد نمی‌شده است حالا طرفدار هستند و دوست دارند این طرفداری را نشان بدهند و وقت می‌گذارند. این اتفاق افتاده است و حالا باید حمایت شود. دیدیم موسیقی ابزاری است که آن را فراموش کرده و به دست دیگران سپرده بودیم. طی این چند سال هم هزینه دادیم و فضا از دست ما خارج شد. حالا دیدیم می‌شود دست گرفت، یعنی کافی است به مردم کار خوب ارائه بدهیم و با مردم روراست باشیم. می‌توانیم از این فضا استفاده کنیم.

21-ZAMANI-1200

به نکته مهمی اشاره کردید و آن بحث جریان‌سازی است. وقتی کسی در مسیری نفر اول هست، ناخودآگاه شاید این انتظارها به‌وجود بیاید که او محور شود و بقیه دور او جمع شوند. البته تنها بودن شاید یک کم کیف هم داشته باشد که مثلاً من تنها انقلابی‌‌خوان هستم و چه بهتر که تک بمانم. برای اینکه تعداد خواننده‌هایی از این دست زیاد شود هم کاری شروع شده؟

گاهی به من می‌گویند الان خودت هستی و خودت. دیوانه‌ای چند تای دیگر را هم بیاوری؟ ولی ما داریم کارهایی برای زیاد شدن این افراد انجام می‌دهیم. شاهدم کارهایی است که داریم می‌کنیم. شاید بشود گفت الان دارم مرحله خوبی از کار حرفه‌ای‌ام را سپری می‌کنم و همه چیز خوب است. اگر وقتم را روی پیدا کردن خواننده دیگری یا تربیت او بگذارم، طبیعتاً باید از کارهای دیگرم بزنم. وقت کمی هم نمی‌گیرد، چون همین رصد کردن و گوش دادن نیاز به زمان و آنالیز دارد. یک نفر هم که نیستند. شاید روزی ۱۰۰ تا ایمیل و کار دریافت کنم که آقا! من همانی هستم که دارید دنبالش می‌گردید و صدایم خوب است، ولی وقتی گوش می‌کنی جور در نمی‌آید. یکی صدایش خوب است و وقتی با او صحبت می‌کنی می‌بینی خیلی توجیه نیست. یکی توجیه هست اما صدا ندارد. خلاصه جور در نمی‌آید و نیاز به برنامه‌ریزی هم دارد و می‌توانم بگویم قبل از امسال کارهایش را کردیم و اتفاق فوق‌العاده خوبی برای کشف و پرورش استعداد ـ چه در خوانندگی، چه شعر و چه آهنگسازی ـ در راه است. شاید بتوانم بگویم چندین ماه است نیمی از وقتم را روی این قضیه گذاشته‌ام و خدا را شکر در حال حاضر به بار نشسته است و خوب دارد حمایت می‌شود و فضای مساعدی است و دوستان هم لطف دارند. امیدوارم این اتفاق سریع‌تر بیفتد، چون یک نفر را راحت می‌زنند، ولی وقتی جریان بشود، سخت می‌شود آن را زمین زد.

در جشنواره موسیقی فجر می‌خواستید شرکت کنید یا نه؟

نه، اصلاً مثل همان سؤالی است که پرسیدند: «عاشقانه می‌خوانی؟» جواب دادم: «نه، آن قدر عاشقانه‌خوان خوب داریم که مردم هم دوستشان دارند و به کارهایشان گوش می‌دهند». این طرف را باید داشته باشید. جشنواره فجر هم برای ما نیست. همان طور که باید جشنواره فیلم عمار داشته باشیم، باید در موسیقی هم یک جشنواره از تیپ خودمان داشته باشیم. اگر در جشنواره فجر شرکت کنم، یعنی خیلی از حرف‌های خودم را نقض کرده‌ام. این تناقض را دوست ندارم و دوست دارم جشنواره‌ای باشد که همه چیز آن برای خودمان باشد و کسی که می‌آید آنجا می‌نشیند بگوید آقا! شما از شهدا بخوان. پس چرا داری دست دست می‌کنی؟ از امام حسین(ع) بخوان. این اتفاق باید بیفتد، نه اینکه بنشیند و بگوید چرا می‌خوانی؟‌ای بابا! باز هم غم، باز هم ناله. دست شما درد نکند. اگر حرفی هست که دوست دارید بزنید و نپرسیده‌ام… خیلی حرف‌ها هست که باید زده شود، ولی الان اگر بگویم ممکن است در نیاید. بماند برای بعد.

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: چهار شنبه 29 مرداد 1393 ساعت: 15:42 منتشر شده است

برچسب ها : ,,
نظرات()

گفتگوی ” حامد زمانی ” در جشن هم آواز با طوفان

بازدید: 601
دسته بندی: مصاحبه,,
گفتگوی ” حامد زمانی ” در جشن هم آواز با طوفان

این دیوانگی را با عاقلی عوض نمی کنم …

.

• ما خط‌مان را از همان زمانی که ترانه قلاده‌های طلا را در همین حسینیه اجرا کردیم؛ مشخص کرده‌ایم.
.
• بعضی ها می گویند؛ یک دیوانه پیدا شده که هر چه می‌گوییم می‌خواند. من هم می‌گویم این دیوانگی را با صد عقلانیت عوض نمی‌کنم.
.
• بیشتر اوقات وقتی سفارش هایی به شاعران می‌دهم، می‌بینم که می‌ترسند و خودشان را خرج نمی‌کنند. بسیاری از انجام کارهایی از این دست می‌ترسند و از زیر کار درمی‌روند. امیدوارم کارمان به جایی برسد که دیگر ترسی از این سوژه‌ها و کارها در میان نباشد.
.
• یکی از امیدهایی که این کار به من داد ظهور یک شاعر قدرتمند و آینده‌دار با نام علی فردوسی بود. وقتی شعر را دیدم مطمئن بودم که اگر این کار در سطح وسیعی پخش شود می‌تواند با موفقیت همراه باشد.
.
• بعضی اوقات می‌شود با دست خالی هم کار کرد. برای همین قطعه هم آواز طوفان؛ چون سراغ هر استودیویی رفتیم پر بود؛ در خانه با بالش و پتو وپشتی یک استودیدی خانگی درست کردیم و این قطعه را در خانه ضبط و برای اجرای امروز آماده کردیم!
.
• متاسفانه بیشتر اوقات وقتی آثار ارائه می‌شود، فقط من دیده می‌شوم، نقش شاعران و کسانی که کارها را تنظیم می‌کنند نیز نقشی مهم و قابل توجه است که نباید فراموش کرد.
.
• ‌ بخشی از موفقیت‌های کارهای من مدیون شاعرانی است که با آنها همکاری کردم، از جمله محمد مهدی سیار و میلاد عرفان‌پور. یکی از نعمت‌هایی که خداوند به من داد همین مهدی سیار است چرا که هم من او را می‌فهمم و هم او را درک می‌کند.

لینک دانلود مصاحبه ی تصویری از سایت راه نوا

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: چهار شنبه 29 مرداد 1393 ساعت: 15:40 منتشر شده است

برچسب ها : ,,
نظرات()

مصاحبه حامد زمانی با وطن امروز

بازدید: 713
دسته بندی: مصاحبه,,
مصاحبه حامد زمانی با وطن امروز

حامد زمانی گفتگوی مفصلی با روزنامه «وطن امروز» انجام داده است که همینک میتوانید این مصاحبه را بخوانید

 

دانلود فایل پی دی اف مصاحبه (صفحه یک ، صفحه دو)
vatanemrooz11
vatanemrooz12
گفت‌وگو با حامد زمانی خواننده ترانه‌های «مرگ برآمریکا» و «گزینه‌های روی میز»
صدای‌انقلاب است که می‌ماند
 

علیرضا پورصباغ: خواندن ترانه‌ها و سرودهای انقلابی با پایان جنگ در رسانه‌های جمعی تا حدودی کمرنگ شد و پس از اواخر دهه ۷۰ تقریبا ترانه‌هایی با انگاره‌های ضداستعماری در مواجهه با تهاجم فرهنگی خوانده نمی‌شد. صدای حامد زمانی صدای نسل انقلابی معترض امروز است که به استکبار جهانی و ریشه‌های ظلم در عرصه بین‌الملل می‌تازد. شاید به اندازه روزنامه‌های زنجیره‌ای وسعمان نرسد که ویژه‌نامه‌های قطور آنچنانی چاپ کنیم اما در پایان سال چند گفت‌وگوی ویژه را به خوانندگان «وطن امروز»‌ تقدیم می‌کنیم که گفت‌وگو با حامد زمانی یکی از این گفت‌وگوها به شمار می‌رود.
جریان رسمی سرود انقلابی در سال ۱۳۷۶ تا حدودی متوقف شد. کمی از ورودت به این فضا و احیای ژانر موسیقی انقلابی بگو. حتما مسیر سختی را پشت سر گذاشته‌ای که امروز به عنوان خواننده انقلابی شناخته می‌شوی.
حرف شما درست است. اگر بخواهیم دنبال مقصر باشیم تا حدودی خود هنرمندان مقصرند. در واقع مقصر اصلی هستند. ۵۰ درصد بقیه‌اش بین مسؤولان و متولیان امر و از طرف دیگر، رسانه‌ها تقسیم می‌شود. ترسی بین هنرمندان وجود دارد که اگر ما به یکسری از موضوعات ملی بپردازیم یا یکسری مضامین انقلابی را دستمایه خواندن قرار دهیم، این مساله موجب ریزش مخاطبان می‌شود. چرا این اتفاق می‌افتد؟ مگر رسالت هنر جز این است که به همه چیز می‌تواند بپردازد؟ یعنی محدوده هنر آنچنان آزاد است که به هر موضوعی می‌تواند بپردازد. انتخاب من هم همین مضامینی است که به آن می‌پردازم. همیشه بر این باور بوده‌ام که اگر کار درست تحویل مخاطب داده شود طرفدار پیدا می‌کند. مثلا درباره یک بسته دستمال کاغذی اگر بخواهی کاری بسازی و آن را درست بسازی و باور داشته باشی بالاخره مخاطب خودش را پیدا خواهد کرد چون به هرحال افرادی که مثل تو فکر کنند در جامعه وجود دارند، چه برسد به موضوعاتی مثل انقلاب، اهل بیت و ارزش‌ها و اعتقاداتی که میلیون‌ها میلیون نفر طرفدار دارد و در سراسر کشور افراد زیادی پیدا خواهند شد که مثل تو فکر می‌کنند.
پس چه شده که در این چند ساله آنطور که شایسته است به این مضامین پرداخته نشده است؟ چرا نتوانسته‌ایم کنسرت‌های فراوانی با همین ژانر اعتقادی انقلابی اجرا کنیم و مردم هم بابت آن پول بپردازند.
مطمئنا مردم بابت اجرای چنین کنسرت‌هایی پول می‌دهند و حتما حضور پرشورتری خواهند داشت. بنده حداقل تجربه چنین کاری را داشته‌ام اما آنچه جای سوال است این است که چرا آلبومی نداشته‌ایم که پاپ سیاسی یا پاپ مذهبی بخواند و مردم بابت آن آلبوم پول بپردازند؟ چرا چنین حرکت‌هایی در قلب فرهنگ انقلابی جایی نداشته است؟ به نظرم مساله و سوال اصلی همین است. این ترس و واهمه همیشه بوده که این ژانر موسیقی اعتقادی انقلابی مخاطب ندارد و با شکست مواجه خواهد شد. البته من هم در ابتدای کار با این مساله مواجه بوده‌ام.
نمونه‌هایی هم وجود داشته که افرادی قصد داشته‌اند به سمت این کارها بروند. نمونه‌اش علیرضا عصار است که آهنگ‌هایی را با تم انقلابی و مذهبی خواند اما همین فرد در قالب یک جریان معترض اجتماعی وقتی در دوره اصلاحات ترانه ماندگار «خیابان‌خواب‌ها» را در نقد جریان اصلاحات خواند،پس از چندی بایکوت شد! چه اتفاقی برایش افتاد؟
دقیقا! این مساله طبیعی است. ببینید این خیلی واضح است که عده‌ای نمی‌خواهند صدای ارزش‌های ما به گوش مردم برسد. طبیعی است.
این جریان دقیقا چیست؟ همیشه به طور کلی از آن صحبت می‌شود.
نمی‌توان گفت این جریان، چه افرادی را شامل می‌شود چون همه جا هستند. همه جا! اگر هم به دنبال آنها بگردیم، خودمان به این مسائل دامن زده‌ایم. ببینید هیچوقت BBC   یا VOA در طول این ۳۰ سال نتوانستند کسی را زمین بزنند یا دلسرد کنند. هیچگاه رسانه‌های غربی نتوانستند این کار را بکنند. اینکه گاهی فردی پیدا می‌شود که از روی دغدغه شروع به خواندن می‌کند و بعد ناگهان دیگر اثری از او نیست پس از خودی‌ها ضربه خورده است. یا آدم پوست‌کلفتی مثل من را می‌خواهد یا اگر منطقی باشیم، نیاز به تشویق دارد. همه مدام می‌گویند؛ «مرگ بر آمریکا» فوق‌العاده بود! درست است. من به جرأت می‌توانم بگویم «مرگ بر آمریکا» تأثیر خودش را گذاشت.
مصیبت‌های تو از اینجا شروع نشد؟ یعنی همان اتفاقی که برای عصار افتاد. یعنی وقتی عصار آن آهنگ اعتراضی را خواند، آیا این ترانه «مرگ بر آمریکا» یک شروع برای کمرنگ کردن حامد زمانی نیست؟
وقتی که حامد زمانی «دیروز، امروز، فردا» و «تحریم» و… می‌خواند کاری به او ندارند. اما حرف و حدیث‌ها مثلا از چنین جاهایی شروع می‌شود: «مرگ بر آمریکا» یا «گزینه‌ها» و… «مرگ بر آمریکا»، «گزینه‌ها» و… منتشر شد و باعث شد حامد زمانی بیشتر شناخته شود و باعث علاقه بیشتر مردم به او شد. تقدیر خوب است اما من وقتی واقعا تشویق می‌شوم که ببینم حرکت‌های سازمان‌یافته و برنامه‌ریزی‌شده‌ای در جهت بازتعریف و گسترش موسیقی ارزشی انجام شود، چیزی که وظیفه اکثر مراکز فرهنگی ما است. وقتی تقدیر واقعی صورت گرفته که ببینم این حرکت‌های انفرادی تبدیل به یک جریان شده. این خواسته من است و این روزها دارم همه تلاشم را می‌کنم که این اتفاق بیفتد. ما وظیفه خودمان را انجام می‌دهیم و مسؤولان هم باید وظیفه خودشان را انجام دهند.
مثلا فلان خواننده کمی از شهدا که می‌خواند، خبر دارم دوره‌اش می‌کنند دیگر از این آهنگ‌ها نخوان. اما سوال اساسی‌تر من این است که تو که الان در خواندن ترانه‌های اعتقادی و انقلابی برند هستی و از همه خوانندگان پاپیولار سرآمد‌تر به این موضوع پرداختی چرا در جشنواره موسیقی مقاومت حضور نداشتی؟
عده‌ای از آقایان گفتند که قصد دارند جشنواره موسیقی مقاومت برگزار کنند، با من هم صحبت کردند، قضیه تا حدودی پیش رفت. کنفرانس خبری. جشنواره موسیقی مقاومت اسلامی هم برگزار شد. قرار شد در برج میلاد برنامه اجرا شود. یک روز با مسؤول برنامه‌های من تماس گرفتند که فردا آقای زمانی اجرا دارند. با تعجب پرسیدیم: کجا؟ گفتند: برج میلاد! حامد زمانی و کاوه آفاق روز فلان در سالن برج میلاد! کاوه آفاق در جشنواره موسیقی مقاومت چه کاری می‌تواند داشته باشد؟ من گفتم برای من که از قبل از برگزاری و برنامه‌ریزی جشنواره در جریان بوده‌ام، این طرز دعوت، صحیح نیست. روز بعد تیتر زدند که حامد زمانی برای اجرا در برج میلاد نرفت. واقعیت این است که هر چیزی جایی دارد و حرمتی و احترامی. ما نگفتیم در کنسرت‌ها فلان کار را نکنید یا بکنید اما در جشنواره موسیقی مقاومت یا جشنواره فجر می‌گوییم، اعتراض که می‌کنیم هیچ، باید تغییر هم بدهیم! وقتی که این اسم را انتخاب کردید؛ «جشنواره موسیقی مقاومت» یعنی اینکه اثری که در این جشنواره خوانده می‌شود باید به مقاومت ربط داشته باشد. نمی‌خواهم اشاره کنم اما یکی از همین ترانه‌هایی که در جشنواره مقاومت اجرا شد حتی به شهدا اهانت می‌کند. من می‌گویم هر چیزی جای خودش را دارد. آیا ما می‌گوییم که چرا در رسانه‌ها و مجلات خودتان ما را راه نمی‌دهید؟ این افرادی که بنده به آنها نقد دارم اصلا دلشان برای پیامی که از دل ترانه‌های زمانی بیرون می‌تراود، نسوخته است! اصلا حواسشان جای دیگری است.
«مژدگانی می‌رسد ‌ای خیابان‌خواب‌ها، می‌رسد ته‌مانده بشقاب‌ها، در صفوف ایستاده در نماز، ابن ملجم‌ها فراوانند باز» این حرف امروز ما است که آن روز زده شد ولی چون در دوره اصلاحات خوانده شده است رفته‌رفته بایکوت شد. اگر خاطرت باشد از سال ۱۳۸۲ بعد از انتشار این آلبوم، وزارت ارشاد در را روی برخی خواننده‌ها بست. خاطرم هست یکی از دوستان، از سال ۸۲ تا ۸۴ تلاش می‌کرد مجوز موسیقی بگیرد. موسیقی‌ای که تم انقلابی، ملی و معترض به جریانات اصلاحات داشت و کاوه یغمایی موسیقی‌اش را ساخته بود. ولی مجوز نگرفت.
حرف من هم همین است که یا درها را محکم می‌بندیم یا باز باز می‌کنیم. من می‌گویم هر چیزی جای خودش! چرا ما جشنواره فیلم عمار راه می‌اندازیم چون آنقدر به حوزه سینمای انقلاب نپرداختیم که شرایط کنونی سینما چنین شده است. سوالم این است؛ کجا ما راجع به انقلاب، دفاع مقدس و ارزش‌ها فیلم ساختیم که خوب ساخته شده و مردم استقبال نکرده‌اند؟
با اینکه همیشه ساطور روشنفکری بالای سرمان بوده، مجموعه اخراجی‌ها،  رسوایی و معراجی‌ها همین الان به اندازه درآمد یک‌سال کل سینمای ایران فروخته است. سازنده‌اش یک بچه‌حزب‌اللهی است. کتاب « دا» پرفروش‌ترین کتاب بازار شد، در عرصه موسیقی هم با این همه هواداری که در طول این مدت برای ترانه‌های انقلابی پیدا کردی، منتظریم آلبوم تو پرفروش‌ترین آلبوم موسیقی شود.
آلبوم من هم می‌آید. یکسری سایت‌های موسیقی، آهنگ‌های مرا گذاشته‌اند. آمار دانلودشان را ببینید. بالاخره مخاطب، دانلود می‌کند تا بداند حامد زمانی چه خوانده حتی اگر دوست نداشته باشد. این در ذات موسیقی من است. یک عده از حرف‌های من بدشان می‌آید و یک عده دوست دارند. اینجا حرف از حق و باطل است، حرف از اعتقادات است. کسی نمی‌تواند بگوید من ۵۰ درصد امام حسین را دوست دارم و ۵۰ درصد بقیه‌اش را دوست ندارم! یا بگوید من تا فلان جای انقلاب را دوست دارم و بقیه‌اش را نه! یک عده در مقابل آن گارد می‌گیرند و یک عده هم واقعا دوست دارند.
دقیقا موقع مذاکرات، آهنگ «مرگ بر آمریکا» را خواندی. فکر می‌کنی این دولت اصلا به تو مجوز آلبوم می‌دهد؟
مجوز می‌دهد چون اگر درست نگاه کنی، آهنگ «مرگ بر آمریکا» به مذاکرات کمک می‌کرد. هرچند که خدا شاهد است که ما آن را برای مذاکرات نخواندیم. شأن این آهنگ بالاتر از آن است که بگوییم برای تاثیر روی مذاکرات آن را تولید کردیم. طبیعتا روی این آهنگ فکر شده بود. البته روی ساخت آهنگ، ۴ روز بیشتر وقت نگذاشتیم ولی ایده و موضوع آن حقیقتا فکر شده و حساب شده بود. قرار بود این آهنگ روز ۱۳ آبان منتشر شود و بعد مصادف شد با فضای مذاکرات و…
یعنی پروسه انتخاب شعر و موزیک و… مربوط به چند ماه قبل‌تر از مذاکرات بود؟
ایده کار که مربوط به خیلی قبل‌تر بود. همین الان هم می‌توانم بگویم که ۶ ماه بعد قصد دارم چه آهنگی را پخش کنم. من برای خودم تقویم دارم ولی وقتی ناگهانی به فضای مذاکرات برخورد کرد عده‌ای شروع به گفتن حرف‌هایی کردند که چرا در این شرایط کنونی این ترانه را کار کردی؟ در حالی که اگر این افراد ذره‌ای از سیاست سررشته داشتند می‌گفتند: بارک‌الله! چون اگر در یک معامله شما مستقیم مطابق میل حریف کار کنی و بگویی ما همه‌جوره مخلص شما هم هستیم، حریف توی سرتان هم می‌زند ولی اگر دشمن بداند هنوز یک عده‌ای در کشورت مرگ بر آمریکا می‌گویند در بهبود روند مذاکرات خیلی کمک می‌کند. ترانه مرگ بر آمریکا کارکرد تاریخی- فرهنگی دارد. خواندم که برای همیشه بماند و شعار مرگ بر آمریکا همیشه پابرجاست. مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر ظلم، مرگ بر این همه جنایاتی که اتفاق افتاده، مرگ بر سر بریدن مردم در سوریه، مرگ بر کشتن مردم افغانستان و… همه مردم دنیا بر این مساله متفق‌القولند که تمام اینها مسببش آمریکا بوده است.
اولین بار که این آهنگ را در جشنواره عمار شنیدم فکری به ذهنم رسید. بخشی از مردم جهان مشتاق شنیدن این صدای ضدامپریالیستی هستند، مثل شهروندان کوبایی و همه مردمانی که از تازیانه‌های اقتصادی‌ ایالات متحده و کاپیتالیسم جهانی آسیب دیده‌اند.
ترانه‌های معترض من مثل مرگ بر آمریکا به زبان انگلیسی ساخته شده و نیت اجرای آن به سایر زبان‌های را از مدت‌ها قبل داشته‌ام.
یعنی تصمیم داری آهنگ‌هایی با همین مضامین به زبان انگلیسی بخوانی؟
هم آهنگ «گزینه‌ها» و هم «مرگ بر آمریکا» اشعارشان به زبان انگلیسی گفته شده، دقیقا با همان وزن و با همان سیلاب‌ها توسط آقای محسن راهجردی. با استادی تمام هم گفته شده و قرار است منتشر هم شود. این حرف فقط حرف مردم ایران نیست. یک حرف بین‌المللی است و ان‌شاءالله با اقبال جهانی مواجه می‌شود، به قول شما بسیاری از مردم دنیا تشنه شنیدن این حرف‌ها هستند.
نگاهت به تاجیکستان، افغانستان و سایر فارسی‌زبانان در سایر کشورهای جهان چگونه است؟ جنبش موسیقی لس‌آنجلسی‌ها سال‌هاست اقدام به برگزاری کنسرت در آنتالیا، دوبی، تاجیکستان می‌کند. ما بالاخره باید پیام‌های خودمان را به این کشورها منتقل کنیم، البته منظورم زبان فارسی است. چون فارسی‌زبانان در همه جای دنیا هستند. کسی تا به حال به شما پیشنهاد کرده که در مواجهه با این همه کنسرت لس‌آنجلسی که در تاجیکستان برگزار شده، یک بار یک کنسرت انقلابی آنجا برگزار کنیم. اصلا به نظرت چنین چیزی امکانپذیر است؟
بله! خیلی راحت. براحتی می‌توانیم این کار را انجام دهیم. فقط موضوع این است که اراده‌اش وجود ندارد. یک بار یک پیشنهادی شد و در همان مراحل اولیه پیشنهاد، در نطفه خفه شد!
سال ۸۸ در دوبی، یکسری شبکه‌های فارسی‌زبان داشتیم. زمان فتنه، هر شبکه‌ای که پشت سر فتنه ایستاد، ایرانی‌های مقیم دوبی به آن شبکه دیگر آگهی تبلیغاتی نمی‌دادند. شبکه تپش مثلا به این دلایل رسما تعطیل شد. پس در دوبی چنین پتانسیلی برای برگزاری این کنسرت وجود دارد. به نظرم به هر ترتیب این صدا باید از این مملکت بیرون برود و در کشورهای منطقه شنیده شود.
خواه ناخواه این اتفاق می‌افتد. من تابه‌حال فکر می‌کردم موزیک من فقط در هم نسل‌های خودمان یا در دانشجویان جواب بدهد ولی دیدم اینطور نیست. حتی بین خانواده‌های شهدا یا پدر و مادرها و حتی کودکان و نوجوانان رسوخ پیدا کرد.
بخش اعظم جامعه ما همگام با جامعه جهانی نگره ضدآمریکایی داریم چون طعم استعمار را تاریخمان چشیده است.
زمانی هدف من این بود که پیام آن دوستانی را به سایر مردم منتقل کنم که تا به حال خواننده نداشتند. دوستان هم از روی لطف، اسمش را گذاشته‌اند «صدای بی‌صداها»! یعنی ما خواننده نداشتیم. الان هم هنر من می‌تواند این باشد که حرف‌های روی زمین مانده را بخوانم که زیاد هم هست. الان تکلیف چیست؟ شما قیافه من را می‌بینید! نه خواب درستی دارم و نه خوراک خوبی. منظورم این است که به‌رغم ساخت آهنگ و اجرا که خود حکایتی است دشوار! وظیفه خودم می‌دانم به نوبه خودم خواننده و آهنگساز تربیت کنم.
چه فکر خوبی! سال‌ها دغدغه من این بوده که از کنار فیلمسازی مثل فلان فیلمساز اصولگرا یا حزب‌اللهی با هر عنوانی، فیلمساز دیگری بیرون نمی‌آید. از بغل دست فلان روزنامه‌نگار اصولگرا، یک روزنامه‌نگار اصولگرای دیگر بیرون نمی‌آید. این حرف تو خیلی مهم است که افق را به صورت جمعی می‌بینی و متاسفانه جریان اصولگرایی به فردگرایی و انحصارگرایی اندیشه رسیده، به دلیل اینکه تکثیر افراد اندیشمند در یک جبهه بزرگ فرهنگی مدنظرش نیست.
همه متفق‌القول بر این عقیده‌اند که این کار خودکشی است. یعنی می‌گویند تو الان در اوج اجراهایت هستی، بیایی و اجراهایت را نصف کنی و استعدادهای اطرافت را تربیت کنی در واقع خودت از بین می‌روی.  اما مشکل این است که طی چنین روندی به من خیلی فشار وارد می‌کند. ممکن است که در اجراهایم سوتی بدهم و همه از آن علیه من استفاده کنند تا به حال هم لطف خدا بوده که سوتی نداده‌ام چون کارهایی که یک هفته‌ای جمع می‌شود چه چیزی جز لطف خدا می‌تواند حامی آن باشد. ببینید به نفع من هم هست که مثلا ۵ نفر در این عرصه تربیت شده باشند و زمانی که حجم فعالیت‌ها زیاد باشد، من به هر کدام از همقطارانی که در آینده فرصت بروز و ظهور پیدا می‌کنند کاری را بسپارم تا فشار کمتری به من هم وارد شود. معتقدم اگر الان ۲۰ خواننده دیگر هم تربیت کنم به هیچ عنوان به موقعیت خودم ضربه وارد نمی‌شود. چون من نفر اول بوده‌ام و سبک خودم را دارم، ملودی‌های خودم را دارم، صدای خودم را دارم اما وقتی هیچ نهادی مسؤولیت تربیت نیرو را برعهده نمی‌گیرد، من هم بی‌اعتنا باشم؟
آثارت با تبلیغ دهان به دهان مردمی شنیده می‌شود اما برخی ترانه‌های موثرت شنیده نمی‌شود.
من درباره بیشتر دغدغه‌ها مثل شهدا، حجاب و خیلی حوزه‌های دیگر ترانه‌هایی خوانده‌ام. پارسال من ۷۰ کار ساختم. چرا شنیده نشدند؟ چون ما هنوز جریان نشدیم، هنوز ما یک رسانه منسجم نداریم که به این قضیه بپردازد. باید این رسانه و این جریان شکل بگیرد اگرنه ضربه زدن به سیاق فعالیت‌های حامد زمانی خیلی راحت است! ولی وقتی که یک جریان بشویم، دیگر ضربه زدن به چنین تولیداتی به این راحتی‌ها نیست. به قول شعر پایداری که می‌گوید: آتشی شعله نفرت افروخت تا مگر عشق پایان بگیرد/ غافل از اینکه او مثل ققنوس/ تازه در شعله‌ها جان بگیرد.
بگذار بحث را به سمت دیگری ببرم، خیلی این بحث برای من جذاب است و طی صحبت‌های چند روزه‌ای که با هم داشتیم می‌دانم بشدت از دغدغه‌های مشترک من و تو به شمار می‌رود. ما بچه حزب‌اللهی‌ها هوای هم را نداریم.
اینکه خیلی واضح است.
این در رسانه‌های ما هم وجود دارد.
مثال می‌زنم، من دعوت شدم به مراسمی که نمی‌دانستم قرار است در آن مراسم از من تقدیر شود، در آن مراسم همه جلوی من به‌به و چه‌چه می‌کردند، جلوی من و جلوی رئیسشان اما تعدادی از همان‌ها کسانی بودند که انواع و اقسام تلاش‌ها را برای ضربه زدن به من و کارشکنی انجام داده بودند. حامد زمانی تا وقتی که حرف تو را فریاد می‌زند خود تو است! ابراهیم حاتمی‌کیا تا وقتی ارزش‌های تو را فیلم می‌کند خود تو است! پس چرا من هر روز که از خواب بیدار می‌شوم باید تنم بلرزد که امروز قرار است بخش عمده‌ای از وقتم که باید صرف تولید شود صرف بیرون کشیدن چه چوب‌هایی از لای چرخ هدفم شود؟
ماجرای ۲۲ بهمن را دوست دارم بازگو کنی تا مخاطبان در جریان ماوقع قرار بگیرند. چون برای من نوعی که جذاب بود و البته دوست دارم حالا در قالب یک رسانه مردم از آن مطلع شوند.
قرار بود روز ۲۲ بهمن، قبل از آقای روحانی، من آهنگ «گزینه روی میز» را بخوانم، قرار بود یا تهران بمانم یا به اصفهان بروم. از شهرهای مختلف هم به من زنگ می‌زدند و بد و بیراه می‌گفتند که آقا ما تیزر تبلیغاتی برای شما نصب کرده بودیم چرا نمی‌آیید؟ گفتم: مگر گفته بودم می‌آیم؟ در اصفهان هم تیزر تلویزیونی اعلام می‌کرد مراسم ۲۲ بهمن با حضور حامد زمانی برگزار می‌شود، از طرفی صحبت‌هایی شده بود که در میدان آزادی اجرا داشته باشم اما به دلایلی نشد. رفتم اصفهان و صبح زود خمینی‌شهر اجرا داشتم که آنجا هم برایم اتفاقات شیرینی رخ داد، مثلا قاب عکسی از مادر شهید حیدری (مدافع حرم) هدیه گرفتم که آن مادر با دستخط خودش برایم قسمتی از شعر گزینه‌ها را نوشته بود، خلاصه اجرای آنجا تمام شد. به من خبر رسید که مراسم ۲۲ بهمن اصفهان تمام شد و به مراسم نمی‌رسیم، پس قرار شد بازگردیم ولی خبر دادند مردم نرفته‌اند و انگار مقدر است که این اجرا صورت گیرد، به خدا پناه بردم و این همان چیزی است که انسان به خاطر نفس باید از آن بترسد. به هر ترتیب رفتیم و اجرا کردیم و مردم همزمان با من اشعار را تکرار می‌کردند. واقعا عزت دست خداست. یک سایت خبرش را منتشر کرد که در «بزرگ‌ترین کنسرت انقلاب»، ۷۰ هزار نفر ایستادند و شعار «مرگ بر آمریکا» و «گزینه‌ها» را تکرار کردند. خوب چرا نباید از این پتانسیل استفاده کرد؟ شما اصلا از رسانه‌ها فهمیدید که این اتفاق افتاده است؟
حالا یک جریان ناآگاه و تهییج شده می‌دانم برای اذیت و آزار حتی تهدید کردن، حسابی فعالیت می‌کند.
اگر به جای حامد زمانی هر فرد دیگری هم بود همین اتفاق می‌افتاد. پوستم کلفت است. یک شبانه‌روز با من باشید تا ببینید چه پیامک‌هایی برای من و خانواده‌ام فرستاده می‌شود یا چه تماس‌هایی صورت می‌گیرد. مادرم بارها با خبرهای ناگواری که درباره من به او می‌دهند مسیر میمه– تهران را طی می‌کند تا جویای حال ما شود. هر کسی جای من بود از این موضوعات و اتفاقات به خوبی سوءاستفاده می‌کرد. البته طبیعی است چون درباره موضوعات انقلابی می‌خوانم به من حمله می‌کنند ولی من هیچ‌کدام از این اتفاقات و خبرهایی که هر روز تقریبا برای من و خانواده‌ام روی می‌دهد را مطرح نکردم. هرکسی که با من رابطه دارد از همسر، مادر و پدر، پسرخاله و… همه تحت‌الشعاع کارهای من قرار گرفته‌اند. باید یاد بگیریم اگر شخصی از اصول و آرمان‌ها و ارزش‌های ما حرف می‌زند یا دفاع می‌کند، ما هم در حد بضاعت از او حمایت کنیم. VOAمستندی درباره من ساخته بود و ۱۲ بار بازپخش کردند.
کنسرت مردمی ۲۲ بهمن اصفهان نشان می‌دهد اکثریت مطالبه فرهنگی مردم کاملا انقلابی است .
اصلا چرا راه دور می‌روید؟ حامد زمانی دو سال است وارد فضای موسیقی شده است. اکثر خواننده‌های مطرح مجاز ما ۱۵-۱۰ سال است که می‌خوانند اما در نظرسنجی‌های تلویزیونی یا رادیویی معمولا من جزو نفرات اول هستم. وقتی این پتانسیل هست چرا ما به آن اصولی نمی‌پردازیم؟
اینکه هنرهایی با این مضامین جواب نمی‌دهد را خود مدیران فرهنگی عنوان می‌کنند؟
بله! من کاری به حرف‌ها و شعرها ندارم. من رفتارها و فعالیت‌ها را می‌بینم… اقدام موثرشان در این زمینه چه بوده است؟ مثلا ببینید شاعران انقلابی ما، موزیسین‌های دغدغه‌مند ما که الی ماشاءالله هستند، با یک مدیریت صحیح می‌توانند سازماندهی شوند و به آثار موثر و محرک جبهه انقلابی ما تبدیل شود.
درباره خانه شاعران هم قزوه بحثی راه انداخته بود که به همین علت بود. موضوع این است که الی ماشاءالله ارگان فرهنگی داریم که عنوان متولی بودن دارند ولی در زمینه جمع کردن شاعران و خوانندگان انقلاب عملی انجام نشده است. معتقدم اگر فضا فراهم شود خیلی از خوانندگان پاپیولار هم به این سمت و سو کشیده می‌شوند.
در حال حاضر هم این اتفاق در شرف وقوع است. من تجربه این را دارم که اگر ما اخلاق درستی در برخورد با هنرمندان داشته باشیم همه آنها دوست دارند که برای انقلاب و ارزش‌ها کار کنند ولی چرا الان فضا به گونه‌ای است که اگر به خواننده‌ای شعری داده شود که در آن کلمه انقلاب وجود دارد، نمی‌خواند؟ چون اخلاق ما، درست نبوده. یعنی وقتی روی میز مذاکره با این هنرمند صحبت کرده‌ایم از ادبیاتی استفاده کردیم که به انزوا کشیده شده است ولی واقعا خیلی از آنها تمایل به چنین اجراهایی دارند.
حالا فارغ از دسته‌بندی‌های سیاسی، مخالفان فعالیت موسیقایی شما کسانی هستند که از طنین مرگ بر آمریکا آشفته می‌شوند و غده‌ آی لاو یو اسشان (I LOVE US ) درد می‌گیرد و در حوزه موسیقی همین افراد چشم ندارند تو را ببینند. چرا؟
پاسخ در یک ضرب و تقسیم ساده است! حامد زمانی دو سال است که به دنیای موسیقی وارد شده، او تا این حد طرفدار دارد. حالا تعریف می‌کنم در رادیویی که اصلا سایه من را با تیر می‌زنند چه اتفاقی افتاده است. یکی از دوستان تعریف می‌کرد که من در تاکسی نشسته بودم و مسابقه‌ای از رادیو پخش می‌شد. مسابقه بین ۸۷ نفر از خوانندگان بود. مسابقات رادیویی را در طول برنامه رأی‌گیری می‌کنند. مثلا آهنگ شماره یک از فلانی و ۲ و ۳ و ۴ و… و همیشه آخرین شماره، حامد زمانی است. چرا؟ به این خاطر که فلان خواننده ۳۵ دقیقه وقت برای رأی جمع کردن داشته باشد و حامد زمانی ۱۰ دقیقه. دوستمان می‌گفت؛ حالا ما نشسته بودیم و آهنگ‌ها یکی یکی پخش شد و من نگران بودم که در مقابل این همه ترانه‌های عاشقانه خوانندگان دیگر، برای یک آهنگ انقلابی حامد زمانی چه اتفاقی خواهد افتاد. حداقل امیدوارم بودم نفر یکی مانده به آخر بشوی تا آبروی ما نرود. به هرحال رأی‌گیری برگزار شد و مجری گفت یک‌ربع فرصت می‌دهیم تا رأی‌ها شمارش شود. من در تاکسی نشستم تا نتیجه را ببینم. مجری بالاخره آمد و با حالت متعجبانه‌ای گفت حامد زمانی با اختلاف زیاد به عنوان نفر اول به مرحله دوم راه پیدا کرد! دوست ما گفت واقعا متعجب شده بودم و باور نمی‌کردم. من گفتم چرا باور نمی‌کنید؟ باید باور کنیم تنها صدای انقلاب است که می‌ماند.
باور تو به کارهایی که انجام می‌دهی و اعتقاد راسخت تو را به سمت و سوی چنین آثاری می‌کشاند اما چگونه متوجه می‌شوی آنچه از دل تو برآمده بر دل مخاطبان می‌نشیند؟
دقیقا اتفاقات حین ساخت ترانه‌های امام رضا(ع) و «گزینه‌ها» و «مرگ بر آمریکا» افتاد که قصد تشریح این اتفاقات را ندارم و همین رویدادها برای ما استانداردی شد که هر وقت دلمان موقع تولید کاری، لرزید، آن کار حتما موفق خواهد شد. شهید آوینی پای تدوین کاری نشسته بودند و از سر شب تا نماز صبح ۲۰ مرتبه وضو گرفتند، همکارشان که پای تدوین کار نشسته بودند از او پرسیدند آیا مشکلی دارید که مدام تجدید وضو می‌کنید؟ شهید آوینی گفتند: نه! من می‌خواهم به شما یادآوری کنم که بدون وضو پای تدوین کار جبهه ننشسته باشید. واقعا اگر اعتقاد به کاری که انجام می‌دهیم نداشته باشیم هیچ موفقیت و اثری نخواهد داشت. من بارها امتحان کرده‌ام. اگر باور و اعتقاد در میان نباشد هر چقدر هم هزینه شده باشد، در نهایت دور انداخته می‌شود.
یعنی حتی نوازنده‌هایی که با تو کار می‌کنند به آن چیزی که می‌سازی، اعتقاد دارند؟
واقعا دارند.
خودت هم موقع خواندن، با وضو هستی؟
تو از من چیزهایی در این گفت‌وگو پرسیدی که نمی‌خواهم پاسخ‌های من جنبه ریاکارانه به خودش بگیرد ولی واقعیت این است من تاثیر وضو گرفتن در کارم را دیده‌ام. روایت داریم که اگر سوره «بینّه» را موقع سخنرانی بخوانید، نفوذ کلامتان بیشتر می‌شود. شاید این مسائل برای برخی افراد غیرقابل باور باشد ولی برای من زندگی است، اعتقاد من است. سوال اکثر خوانندگان بعد از «مرگ بر آمریکا» این بود که چه کردی این آهنگ تا این حد موفق شد؟ می‌گویم: من کاری نکرده‌ام.
به نظر تو دوران فتنه هنوز برای کار کردن در عرصه موسیقی موضوعیت دارد؟
عبرت‌های فتنه بله ولی خود فتنه دیگر موضوعیت خاصی ندارد.
در همان ایام فتنه یک گردان از خوانندگان لس‌آنجلسی در همراهی فتنه آهنگ خواندند و حمایت کردند ولی در اینجا دریغ از یک موسیقی! آن زمان هم به فکر خواندن بودی؟ دغدغه این موضوع را داشتی که باید کاری کرد؟
خیلی زیاد! ولی هیچکس به من اعتماد نمی‌کرد. حتی در برنامه دیروز، امروز، فردا آقای ماندگاران و بعد از آن آقای رنجبران اعتماد کردند، بعد هم آقایان ضرغامی و دارابی لطف داشتند.
با این وضعیت، آیا نمی‌خواهی در کنار کارهایی که انجام می‌دهی عاشقانه هم بخوانی؟ حتما باید مرتبط با موضوع انقلاب اسلامی باشد؟
هر چیزی که خارج از عشق زمینی باشد یعنی حرف‌هایی که ارزش باشد خواهم خواند. ولی راستش این روزها احساس می‌کنم حتی عاشقانه‌های خوبی هم نمی‌شنویم. همه اشعار به یک سمت می‌روند یعنی فکر چندانی روی آنها نمی‌شود ولی من اتاق فکر دارم و درباره گزینه‌های روی میز واقعا فکر شد. اگر برای اجرای عاشقانه‌ها هم کمی بیشتر فکر کنیم ممکن است تکان بخورد. این هم کار خداست که در بحبوحه‌ای که موسیقی ما رو به سراشیبی است حامد زمانی پیدا شود. باز هم اشاره می‌کنم برنامه‌ریزی و مدیریت امور واقعا دست خداست.
کافی است یک نفر خودش را در اختیار ارزش‌ها بگذارد همه چیز خودش سمت و سو پیدا می‌کند.
انصافا اگر پای خود را کج بگذاری حسابی زمین می‌خوری. من واقعا می‌ترسم. شب‌ها که می‌خوابم ۲۰۰ تا آیت‌الکرسی می‌خوانم که آبروریزی نشود. خیلی‌ها بودند که وارد این عرصه شدند و پایشان لغزید و رفتند. یکی از دوستان به من می‌گفت؛ من به خیلی از افرادی که وارد چنین عرصه‌هایی می‌شوند گفته‌ام که خیلی مراقب طی مسیر خطرناکی که در پیش دارند باشند ولی همه در جواب گفتند حواسمان هست اما وقتی به تو گفتم، گفتی بله حاج‌آقا احتمالش هست بلغزم، پس برای من دعا کنید.
کنسرت چی؟
تجربه خوبی از کنسرت داشتم. یک سال و نیم قبل در برج میلاد برای من کنسرتی برگزار شد که آن زمان هنوز این اتفاقات هم نیفتاده بود، در شب اول اجرا رزرو بلیت ما باورنکردنی بود. از این می‌ترسم که افرادی بیایند که با اسم حامد زمانی قمار کنند. یعنی بعد از کنسرت‌های من حرف‌های خوبی شنیده نمی‌شود. برای همین می‌خواهم خودم برگزار کنم. ببینید من ۷۰۰ نفر را در سئانس برج میلاد بازگرداندم و همانجا این جرقه به ذهن من رسید که جنس کنسرت حامد زمانی نباید در برج میلاد باشد. باید بلیت آن ۱۰ هزار تومانی باشد. جایی باشد که همه بیایند. واقعا به عده‌ای برخورده بود که چرا باید برای کنسرت حامد زمانی که از خودمان هست ۹۰ هزار تومان بپردازیم. من واقعا می‌خواستم قیمت بلیت را سرشکن کنم ولی مقررات تا یک حدی اجازه این کار را می‌داد.
دوست نداری  طرفدارانت بابت کنسرت زیاد پول بدهند؟
نه! نباید بدهند.
حالا سوال جنجالی مرا پاسخ بده. دائما از این طرف و آن‌طرف می‌شنویم که بی‌جهت و برای جوسازی می‌گویند رسانه ملی رانت حامد زمانی است و…
خوب دیگران هم درباره مفاهیم ملی و شهدا بخوانند، چرا نمی‌خوانند. موقع سال تحویل و اعیاد آقایان n  تومان می‌گیرند و در برنامه‌های تلویزیون حاضر می‌شوند. می‌توانم راجع به همین دوستانی که صبح تا شب علیه من فرافکنی می‌کنند درباره زد و بندهایشان افشاگری کنم. حامد زمانی که زیر پرچم مقدس جمهوری اسلامی از ارزش‌ها می‌خواند را متهم می‌کنند و خودشان از گل و بلبل می‌خوانند وقتی پشت پرده را بررسی می‌کنید درخواهید یافت که از رانت‌های بیشتری استفاده کرده‌اند.

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: چهار شنبه 29 مرداد 1393 ساعت: 15:38 منتشر شده است

برچسب ها : ,
نظرات()

مدیران فرهنگی از نگاه “رهبری” الگو بگیرند !

بازدید: 585
دسته بندی: مصاحبه,,
مدیران فرهنگی از نگاه “رهبری” الگو بگیرند !

 

 حامد زمانی خواننده جوان انقلابی کشور در گفتگو با خبرنگار نظر۱ گفت: در رابطه با اشعار که خوانده میشود بیشتر دقت شود چون احساس می کنم از آن موقعی که حضرت آقا بر روی مقوله شعر دست گذاشتند که تشویق بسیاری از شعرا را نیز به همراه داشت، شعر آیینی، انقلاب و کلا شعرا رزشی یک رونقی گرفت.

زمانی افزود : بین شاعران جوان برای اینکه خدمت حضرت آقا برسند و یا حتی تشویق ایشان را جلب کنند یک رقابت شیرین به وجود آمد که همین رقابت سطح شعر آئینی ما را بهبود بخشید و این نشان می دهد که اگر همه مدیران فرهنگی همین نگاه حضرت آقا را داشته باشند چه وضعیتی در انتظار شعر  خواهد بود.

وی افزود :چون خودم در وادی شعر و شاعری هستم می بینم بسیاری از استعدادها ناشناخته می مانند و در این وضعیت نابسمان نشر له شده و یا اصلا نادیده گرفته و سرخورده می شوند.

 

زمانی در باره ی اوضاع نشر گفت : خیلی اوضاع خرابی است که حتی کتب پر فروش ما فروش ناچیزی دارند و حق الزحمه شاعر و کسانی که شعر می گویند بسیار ناچیز است و بچه ها در این عرصه فقط با عشق کار می کنند و در واقع نگاه مادی وجود ندارد.

در مقابله با دشمن افزود :موسقی ابزار دست ما هم است و می توانیم از ان بر علیه دشمن استفاده کنیم  و با علم در این عرصه قدم بگذاریم .

وی خاطر نشان شد : کار های موسیقی که در رابطه جنگ انجام شده است در انتهای ان را که برسی می کنیم ضد جنگ است در صورتی که جنگ همه افتخار ماست .

در مورد موسیقی کشور گفت :  به موضوع موسیقی در کل کشور نگاه سطحی است که در  آهنگسازی و تنظیم  وموارد دیگرهیچ فیلترینگ وجود ندارد و تنظیم کننده ها سطحی کار را تنظیم می کنند وهرکسی صدای خوب داشته باشد و پول هم داشته باشد می اید و می خواند و نظارتی وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد می شود با پول نتیجه گرفت و حل شود وبا این موسیقی نمی شود به دشمن ضربه  وارد کرد وحرکتی به وجود نمی اید .

 

وی گفت : ما اصل و رسالت هنر را فراموش کردیم که اگر در مورد چیزی می خوانیم  باید ریشه آن را در بیاوریم و هدف داشته باشیم  .

وی افزود: ما باید به سمتی شعر برویم ودر کشورمان تنظیم کننده های خوب کم نداریم و کار باید هدف داشته باشد و پای کارخوب بایستیم  وهنرمندان ما باید انقدر کار خوب بخوانند تا سلیقه مردم عوض شود .واگر یک کار بی محتوا بخش می شود  مردم آن را تحریم کنند تا کار های سطحی در کشور از بین برود ونظارت در بخش موسیقی بیشتر شود وما به گوش خود احترام بگذاریم که هر چیزی قابل گوش دادن نیست .

 

وی از کار بعدی خود خبر داد: برای شهدای مدافع حرم خوانده است.

زمانی از برنامه دیگرش گفت : که در جشن بزرگ منتظران که جمعه شب ساعت ۹ در میدان امام حسین (ع) تهران  اجرای زنده دارد و از کار جدید خود را اجرا خواهد کرد .

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: چهار شنبه 29 مرداد 1393 ساعت: 15:35 منتشر شده است

برچسب ها : ,,
نظرات()

نظر رهبر معظم انقلاب درباره سرود «مرگ بر آمریکا» حامد زمانی

بازدید: 998
دسته بندی: مصاحبه,,
حامد زمانی در مراسم تقدیر از وی که با حضور سردار محمدعلی آسودی، معاون فرهنگی و تبلیغات نماینده ولی فقیه در سپاه در حسینیه نمایندگی ولی فقیه در ستاد کل سپاه و با حضور پاسداران برگزار شد، با اشاره به جمع صمیمی موجود و با بیان اینکه پاسداران شاغل در معاونت فرهنگی و تبلیغات نمایندگی ولی فقیه در سپاه خود دستی بر آتش دارند، افزود: چندی پیش خدمت مقام معظم رهبری حضور یافتم؛ ایشان به بنده لطف داشتند و بنده را مورد تفقد قرار دادند.
 
وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری در این دیدار راجع به ترانه «مرگ بر آمریکا» فرمودند که ترانه مرگ بر آمریکای شما، مرگ بر آمریکای سال 92 بود؛ شنیدم که به این کار زیاد حمله کردند، بگذار حمله بکنند که اگر حمله نمی‌کردند باید عزا می‌گرفتید؛ شما هم دلسرد نشوید و یکی دیگر هم بسازید.
بقیه در ادامه مطلب....
می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: دو شنبه 13 مرداد 1393 ساعت: 16:10 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,,
نظرات()

تحلیل و تفسیر شعر «فصل رسیدن»

بازدید: 956
دسته بندی: مصاحبه,تحلیل آهنگ,,
تحلیل و تفسیر شعر: قطعه «فصل رسیدن»نویسنده این مطلب جناب آقای "مسعود فاطمی " هستند.
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم

ای دلی که همیشه بی قرار هستی و گویا دنبال  چیزی می گردی که تا به آن نرسی دست از تلاش برنمی داری،و ای دلی که سختی ها و آسانی های روزگار را تجربه کرده ای:باز هم داستان انقلاب را تکرار کن…

داستان روزهای پر از ترس و اظطراب و هیجان را.و ماجرای خورشید پشت ابر را هم یادآور کن،که در آن زمان تاریکی و فساد حکومتی همه جای این سرزمین را فرا گرفته بود و مردم به آفتابی مانند خمینی(ره)احتیاج داشتند.باز هم از جان فشانی ها و فداکاری های امام خمینی(ره) را به یاد آوریم،و از خوش بینی های امام به آینده مملکت و نگاه روشن او برای این انقلاب را به یادآوریم.و البته تاریکی از میان برداشته شد و شب ظلمت حکومت ستم کار به پایان رسید و صبح پیروزی بر مردم دمید و چقدر مردم از پیروزی بر تاریکی ها خوشحال بودند.ای دل حقیقت یاب،دوباره برایم روشن کن که حرف تو برای من حجت است،و بگو که دیگر وقت رسیدن به امام است و باید آرمان های او را احترام نهیم و پیرو آنها باشیم و این را هم بدانیم که آینده ای روشن و امیدوارکننده در پیش رو داریم.ای دل،همیشه ماندگار و جاویدان،و ای روح پاک که سختی ها و آسانی های زمان را پشت سر گذاشته ای،باز هم داستان شهیدان و جوانانی که جنازه ی پاک آنها را روی شانه خود تشییع می کردیم،شهیدانی که عین سرو بر قله های ایمان و فداکاری ایستاده اند.باز هم من را به ایستاده ای در برابر سختی ها و مشکلات بخوان و دعوت کن.ای روح انقلابی،دوباره از بلوغ علم و ایمان صلح جویانه و مقدس ما حرف بزن که عشق و علم را به هم گره داده و دریچه های آسمان را باز کرده ایم و همانگونه که پیامبر رحمت(ص)در مورد مردم این سرزمین صحبت کردند،با علم و عشق به خدای خود،به جاهای زیادی رسیده ایم.و البته این ماجراها و این دست یافته ها برای دشمن ما باورکردنش سخت است ولی تو باز ما را دوباره به حلقه ایمان و علم دعوت کن.ای روح انقلابی،باز هم سربه زیری و آزارنرساندن سرزمین سربلند و آباد ما را به مردم یادآور کن که قله های علم و ایمان را درنوردیده و پرچم عزت خود را در ثریا به اعتزاز در آورده ایم.خاک شهید داده و عزت مند ما زیر سایه ولایت علی بن ابیطالب(ع) و زیر پرچم آزادگی و جوانمردی حسین بن علی(ع) جاودانه و همیشگی مانده است.باز هم من و تو هستیم که باید مملکت را آباد کنیم و راهی که در پیش رو است را باید با عزت  و سربلندی و آزادگی طی کنیم.و اگر من و تو دست به دست هم ندهیم و راه امام حسین(ع)را در زیر ولایت امام علی(ع) نپیماییم مطمئنا کشورهای دیگر و سرزمین های دیگر به ما کمک نمی کنند پس بیایید با هم مملکت خویش را آباد کنیم.من و تو باید این راه را طی کنیم و البته دیگر وقت رسیدن به موعود حضرت مهدی(عج) است و ما به کمک هم می توانیم به این خواسته برسیم.

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: دو شنبه 13 مرداد 1393 ساعت: 15:40 منتشر شده است

برچسب ها : ,,
نظرات()

تحلیل و تفسیر شعر «همبند»

بازدید: 1145
دسته بندی: مصاحبه,تحلیل آهنگ,,
تحلیل و تفسیر شعر: قطعه «همبند»نویسنده این مطلب جناب آقای " مسعود فاطمی " هستند.
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم

به جرم عاشقی میشه قلب ها رو به زندان انداخت.و تنها جرم قلب،عاشق شدن آن است.ولی یاد تو نمیذاره که مرا به زندان ببرن و گویا یکی به من میگه برگرد.کسی برای ملاقات من نمیاد و خودم در این زندان تنها هستم.در این زندانی که من هستم،درب و حفاظ آهنی وجود ندارد و با زندان های معمولی فرق دارد. تو اینجا پیش من هستی حتی در صورتی که اینجا حضور نداشته باشی.امکان نداره که خاطراتی که با تو دارم را فراموش کنم.میدونم که آخر ماجرا،با حکم و دستور تو از زندان آزاد می شوم.به دادم برس و کمکم کن،وقتی که دعاهام به خاطر گناهان و خطاهای خودم برآورده نمیشه و زندانی میشن.میشه بغض خود را به آخر برسونم و مانند باران بهاری گریه کنم.میشه با تو آزاد بشم و از زندان بیرون برم.خدا هم توی این زندان یه روز دستهای تو رو میگیره. اینجایی!!حتی اگه حضور نداشته باشی،مگه میشه خاطرات با تو بودن رو فراموش کنم.

 

متن شعر آهنگ:

به جــرم عاشقــی میشــه     ,    دلـــو محکــوم به زندون کرد,

ولــی یـــــــادت نمـــی زاره    ,     یکـــی انگــار میگــه برگــرد,

مــلاقــاتی خـــودم بــــودم    ,      تواین زندون بجز من نیست,

تو این زندون که من هستم     ,   دری از جنــس آهن نیست,

مـی دونـــم آخـــرش روزی  ,       به حکـــم تو رهـــا میشـم,

بـــه داد مـــن برس وقتــی     ,    که محبوس الدعا می شم,

میشه هق هق شد وبارید   ,      می شــه آزاد شــد بــا تو,

خــدا هـــم توی این زندون   ,       یه روز می گیــره دستـاتو,

 

یادداشت:

با توجه به اینکه این آهنگ حامد زمانی تیتراژ برنامه “نسیم اجابت” از شبکه قرآن بوده است،و در این برنامه هم گفتگوهایی با جانبازان ۸سال دفاع مقدس صورت گرفته است،می شود گفت که شان سرودن این آهنگ در مورد شهدا و جانبازان دفاع ۸ساله بوده باشد. به نحوی که در جای جای شعر آهنگ از فردی یا افرادی کمک خواسته شده و خواننده(به نمایندگی از مردم)،در این  دنیای شبیه زندان،برای رسیدن به مرادش از این افراد پاک کمک خواسته،و هرگز خاطرات خود با این عزیزان را فراموش نمی کند.دنیا در این شعر تشبیه به زندان شده،و در ضمن در این قسمت شعر”خدا هم توی این زندان یه روز دستهای تو رو میگیره” جانبازان عزیز مورد خطاب قرار گرفته،و آنان را به آزادی آینده و رسیدن به عشق و پیوستن به دیگر شهدا و صالحان فرا می خواند.برای جانباز و کسی که از قافله پاکان رفته،جا مانده زندگی چندروزه در این دنیای فانی مانند زندان است چرا که اکثر عزیزان و خوبان زمان خود را از دست داده است و گویا تنها در این زمانه رها شده است.

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: دو شنبه 13 مرداد 1393 ساعت: 15:38 منتشر شده است

برچسب ها : ,,
نظرات()

تحلیل و تفسیر شعر «بی نیاز»

بازدید: 1023
دسته بندی: مصاحبه,تحلیل آهنگ,,
تحلیل و تفسیر شعر : قطعه «بی نیاز»نویسنده این مطلب : سرکار خانم "مطيعا" هستند.
 
 
آهنگ «بی نیاز» یکی از کارهای قدیمی و زیبای «حامد زمانی» در زمینه استکبارستیزی و مقاومت مردم ایران در برابر مقوله تحریم هست . آهنگساز این کار«حامد زمانی» نبوده و رونمایی و اجرایی نیز برای این کار صورت نگرفته است ! اما خوشبختانه نماهنگ قدیمی اما حرفه ای و زیبایی از این کار در سایت آپارات در بخش «حامد زمانی» موجود است و توسط رسانه ملی ، در شبکه نسیم چندین باری پخش شده است .

لذا ، چون قرار بر تحلیل آهنگ های شخص «حامد زمانی» داریم و آواز یک خواننده نیز طابع آهنگساز آن اثر می باشد و همچنین این ترانه هرگز در میان مردم اجرا نشده است ! به همین علت تنها به توضیح مختصری در مورد موسیقی این قطعه ، نحوه خوانندگی و اجرای ایشون در نماهنگ مذکور اکتفا می نمایم .
آهنگساز این قطعه با یک ملودی معصومانه و سرافرازانه که یاد آور آرامش حاصل از سال ها سختی کشیدن و مقاومت ورزیدن دلیرانه ملت انقلابی ایران است ، فضای بسیار وسیع و امیدوارانه ای را از فرداهایمان در پیش چشمان ما می گشاید و ایمان به خدا و اعتماد به نفس ملی مان را بالا برده و سعی در تفهیم نمودن هویت بخشی موجود در محتوای شعر مورد نظر دارد .
«حامد زمانی» این بارآهنگسازش شخص دیگری است اما با این حال با دقت و وسواس بیشتری می خواند تا کار همکارش دقیقا همان طور که از او خواسته از آب در بیاید ! آفرین به این مطیع بودن به جا ، امانت داری و فروتنی! و آفرین به آهنگ ساز این اثر ! ملودی ، ترکیب سازها و انتخاب خواننده اش عالی بوده ! با اینکه این سبک از ملودی سازی رو در بقیه آهنگ های«حامد زمانی» پیدا نمی کنیم اما باید اعتراف کنیم که«حامد زمانی» به خوبی از پس این شکل و شیوه متفاوت بر اومده و به یاری خدا و با کمک همکارانش اثری دلنشین و ماندگار رو خلق کرده !
در نماهنگ یاد شده نیز با اینکه «حامد زمانی» تجربه ، قدرت و شهرت امروزینش رو نداشته اما با کمال تعجب اجرایی کاملا مسلط ، متمرکز و موثر رو به نمایش گذاشته و این واقعا جای تحسین داره !
**************
«بی نیاز»
۱-من و بشنو ! من و بشنو ! که امروز صدای اقتدار این دیارم / برای گفتن از آینده با تو یه عالم واژه های تازه دارم
-شاعر با این که از شنوا بودن دشمن مطلع هست اما انگار برای به رخ کشیدن مفتخرانه قدرتمندی جمهوری اسلامی ایران به نمایندگی از تمامی مردمش به دشمن نهیب می زند : «من و بشنو ! من و بشنو !» که من در عصر حاضر یکی از واضح ترین بروز و ظهورهای مشروعیت و اقتدار این حکومت اسلامی ، یعنی صدای همراهی مردم کشورم با حکومت اسلامیش هستم ! و در واقع شاعر ، مردم ایران را «صدای اقتداراین دیار» معرفی می کند . و سپس به دشمن خاطر نشان می کند که در آینده پیشرفت ها و شگفتی های تازه ای را هم در غالب واژه ها از این مردم غیور خواهی شنید !
۲-یه عمره دشمنم بودی واین بار باید واسه شنیدن بی صدا شی/ تو فکرشم نمیکردی یه روزم، تو این بازی خودت بازنده باشی
-اینجا شاعر در حالی که دشمن را تحقیر می کند به او می گوید : « با این که یک عمر به دشمنی خود با ملت ما افتخار می کردی و ما را و حقوق ما را نادیده می گرفتی اما اکنون با نهایت بهت زدگی برای اینکه بتوانی صدای ما را بشنوی باید تمام و کمال سکوت کنی و در عین حال ناباورانه هرگز فکرش را هم نمی کردی و در هیچ یک از محاسبات تو نمی گنجید که در این بازی پرحیله و شومی که به راه انداختی خودت بازنده بشوی !
۳-نگاهم کن ! ببین آرامشم رو ! که با خورشید و دریا هم تبارم/ نترسون کوه و از تکرار طوفان ! من ازتحریم تو ترسی ندارم
-و حالا شاعر حال خوب وخوش مردم ایران اسلامی رو به رخ دشمنمان می کشد : در این بیت هم درعین حالی که شاعر به رصد تحولات کشورمان توسط دشمن واقف است اما با غرور و افتخار به او می گوید : « نگاهم کن ! ببین !» و بعد برای دشمن می شمرد نعمت هایی رو که پروردگارمون به پاس تلاش های مومنانه مان در تمامی این سال ها نصیبمون کرده : آرامش الهی مون ، با خورشید روشن و هدایت گر و دریای پاک و بی انفعال هم تبار بودنمون رو و بعد یاد آوری مثل کوه مقاوم بودنمون در برابر تمام دشمنی ها و سختی ها در این سال ها رو بخصوص در هشت سال دفاع مقدس ! و بعد تحقیر کردن دشمن که : «نترسون کوه و از تکرار طوفان !» چرا که اساسا طوفان نمی تونه حتی ذره ای در کوه خلل وارد بکنه ! و بعد واضح و روشن اعلام کردن نبود حتی اندکی احساس ترس و واهمه در دلمون بخاطر ایمان به خدا و اتکا به تلاش ملت و شجاع بودن و مقاومت کردن مثل یک کوه در برابر طوفان تحریم !
۴-خدا رو دارم و خورشید یادش همیشه توی قلبم می درخشه / همون که لحظه لحظه عاشقونه ، بهم احساس آزادی می بخشه
-و حالا بعد از فقدان اون حس منفی یاد شده که همون «ترس» باشه ! این بار یاد آوری وجود احساسات مثبت در دل مردم مسلمان ایران که در واقع اون «ترس» ، ندارایی است و این ها دارایی های ارزشمند ملت ماست : داشتن ایمان به خدا که مثل یک خورشید همیشه در دلمون می درخشه و همه جا رو روشن می کنه تا در تاریکی نمونیم و راه رو گم نکنیم ، داشتن ایمان به همون خدایی که لحظه لحظه به پاس اطاعت کردنش بهمون احساس آزادی می بخشه !
۵-تو هر چیزی رو که ممنوع کردی بدست آوردمش با اعتقادم/ یه دنیا شاهدن تنهای تنها به پای اعتقادم ایستادم
-شاعر توی این بیت ، شاه کلید موفقیت و در واقع راز مقاومت ملتش رو برای دشمن بازگو می کنه و چگونگی مقاومت کردنمون رو بیان می کنه که : ای دشمن من ! هرچیزی که مورد نیاز ما بود و تو اون رو ظالمانه برما تحریم و ممنوع کردی با اعتقاد الهی و تلاشمون اون رو به دست آوردیم و تمام دنیا شاهد هستند که بر سر این اعتقادمان هم همچنان محکم و پا برجا ایستاده ایم .
۶-جوون و پرغرور و پر صلابت من از این سرزمین سرفرازم/ خودم فردام و ساختم تا بدونی همیشه از وجودت بی نیازم
-و باز هم به رخ کشیدن دارایی های همه ایرانیان : جوانی و سرزندگی مردم ما ، پر غرور بودنی که باعث خود باوری و اعتماد به نفس ملی ما شده ، پر صلابت بودنی که جلوگیری می کنه از رذالت و پستی کردن توسط یک ملت و در نهایت تاریخ پر افتخار این سرزمین که باعث سرافرازی آن شده است و این ایرانی بودن ما هم خود به تنهایی یک افتخار بزرگ است . همونطور که می دونید دشمن ، ما رو تحریم می کنه که به ما این مطلب رو به زور القاء بکنه که : شما چه برای زندگی امروز و چه فردای خودتون به من نیاز دارید و من با دریغ کردن ما یحتاج شما ازتون ، شما رو به زانو در خواهم آورد تا مطابق منافع من رفتار بکنید ! و شاعر در مصرع پایانی این شعر به خوبی پاسخ دشمن رو داده که ما ملت ایران ، خودمون آیندمون و فرداهامون رو خواهیم ساخت و ای دشمن ! بدون که تا ابد نسبت به تو« بی نیاز» خواهیم بود!

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: دو شنبه 13 مرداد 1393 ساعت: 15:36 منتشر شده است

برچسب ها : ,,
نظرات()

تحلیل و تفسیر شعر «قدس»

بازدید: 1004
دسته بندی: مصاحبه,تحلیل آهنگ,,
تحلیل و تفسیر شعر : قطعه «قدس»

نویسنده این مطلب : سرکار خانم "مطيعا" هستند.

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی که در میان این همه ظلم،واین همه خونخوار و فضای سیاه زمانه،خبری از منجی و رهایی بخش نیست،برای پرنده هم خبری از رهایی نیست و او کجا دارد برود در حالیکه همه جا در دست خونخواران است!!! آه!به راستی،حتی ابرها و نسیم های حیات بخش که همان عدالت خواهان اند، هم زندانی شده اند. اکنون،فلسطین به خاطر بی رحمی های حیوان صفتان سراسر خونین است و البته پر از خشم!!!

مردمانی که رویای آزادی را در سر دارند و از زندانی شدن در دست طاغوتیان خسته شده اند!! آری! این همان سرزمین است که شهیدان زیادی برای رهایی از کفر داده است و هر قسمت این خاک مقدس خون انسان پاکی ریخته شده است! ای زادگاه پیامبران الهی و شهر ادیان آسمانی،ای قدس!!!! ای قبله اول مسلمانان و نماد پیروزی برای اسلام و مسلمانان،ای قدس،گوش فرا ده که برات پیامی دارم: جاودان بمان زیرا که مدد نزدیک است!!! نه!!! هرگز!!! هرگز به صهیونیست ها و فرزندان شیطان فرصتی نمی دهیم،همواره آنان را رنج می دهیم تا دیگر دست از ظلم و ستم بردارند و بمیرند!

آنها لایق مردن هستند،و همانگونه که برادران فلسطینی مان رفتار می کنند،از سنگ گرفته تا موشک،باید نصیب این نامردمان شود!!! بله! و البته! و البته که فردایی نو و زیبا در راه است.روزی خواهد رسید که خبری از ظلم و ستم در فلسطین و دیگر مناطق زمین نیست.روزی می آید که جز خوبی چیزی برای سرزمین نزول کتاب های آسمانی و زادگاه پیغمبران نخواهد بود. آری!!!! این روز نزدیک است! ای برادران مسلمان ما در قدس،به پا خیزید و علیه ظلم شیطانیان بشورید که پیروزی نزدیک است و آینده ای بسیار زیبا در انتظار شماست،که خود هم باور نکنید.شهیدان بعدی ما نیز در راه است!! ای یاران ابلیس!!!! بترسید که لاله های فداکار ما برای آزادی ما می خواهند فدا شوند. آری! فردا هم گل هایی را فدا خواهیم کرد تا بر شما پیروز شویم و پای شما خوکان را از سرزمین پاک پیامبران قطع کنیم.

ای فلسطین به هوش باش!!!!  ای زادگاه انبیای الهی،ای قدس عزیز،ای قبله اول مسلمانان و ای مکان پاک تاریخ!!!!! به هوش باش که فتح و رهایی تو نزدیک است،و تو را از چنگال ظالمان و تاریک دلان رها خواهیم کرد،تا همیشه بمان و تسلیم نشو!!!

متن آهنگ:

وقتی که در تاریکی و تردید

در آسمان خورشید پیدا نیست

سهم پرنده از رهایی

حتی نسیم و ابر زندانیست

اینک فلسطین فوجی از آتش

اینک موجی از خون است

سرشار از رویای آزادی

از لاله های سرخ گلگون است

ای زادگاه و خانه ی پیامبران  ای قدس

ای قبله ی اول بمانی جاودان ای قدس

ای زادگاه و خانه ی پیامبران  ای قدس

ای قبله ی اول بمانی جاودان ای قدس

 

از غیرت مردان آتش زاد

تا عرصه بر اهریمنان شد تنگ

اولاد شیطان را مجالی نیست

تا سرنوشت شومشان شد سنگ

فردا بهاری تازه در راه است

فردا بهاری سبز و رویا گون

فردا طلوع لاله های سرخ

در باغ های روشن زیتون

ای زادگاه و خانه ی پیامبران  ای قدس

ای قبله ی اول بمانی جاودان ای قدس

ای زادگاه و خانه ی پیامبران  ای قدس

ای قبله ی اول بمانی جاودان ای قدس

نتیجه  ای ساده از آهنگ پرمعنی:

خواننده در این آهنگ با استفاده از الفاظ زیبا و با محتوا از سیطره شیطانیان و صهیونیست ها بر سرزمین پاک فلسطین یاد می کند و یا استفاده از لفظ هایی بسیار زیبا همچون گل و زیتون و … پیروزی و فتح این سرزمین،رتوسط یاران مخلص خدا را  یادآور می شود.زیتون،گل سرخ،باغ،فرداو سایر اسم های این شعر در ادبیات نمادی و ادبیات تاریخی می گنجند.ترانه سرا با استفاده از گل سرخ به شهیدان راه آزادی فلسطین اشاره می کند،با استفاده از لفظ زیتون،به سرزمین مقدس فلسطین اشاره می کند و با استفاده از باغ و فردا به جمعی از یاران مخلص خدا نظر می کند که در آینده ای نزدیک ملت مظلوم فلسطین را از دست طاغوتیان نجات می دهند و این کشور را از آثار وحوش پاک می سازند.

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: دو شنبه 13 مرداد 1393 ساعت: 15:33 منتشر شده است

برچسب ها : ,,
نظرات()

"حامد زمانی": ترانه‌ "می‌کُشیم" بغضی است که تبدیل به فریاد شده / می‌کُشیم به لحاظ زبانی بسیار متفاوت

بازدید: 691
دسته بندی: مصاحبه,,

به گزارش خبرنگار موسیقی باشگاه خبرنگاران؛ صبح امروز آئین رونمایی قطعه‌ی "می‌کُشیم" با صدای حامد زمانی در حمایت از مردم فلسطین در موسسه‌ی فرهنگی هنری اوج برگزار شد. 

در ابتدای مراسم ضمن قرائت آیاتی از کلام الله مجید و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران؛ اسماعیل امینی شاعر انقلاب اسلامی بر روی صحنه آمد و گفت: زبان هنر غالبا کارش آفریدن زیبایی است اما در این روزگار سرگرم شدن در اولویت امر قرار گرفته که این اتفاق چیزهای کاملا جدی مانند شعر را که پیوند عمیقی با حکمت و همتایی با فلسفه و دین بوده را در برگرفته که البته در سرزمین ما هم همینطور است و متأسفانه موسیقی هم به عنوان یک رسانه‌ی مستقل به خاطر در دسترس بودن دارای جایگاه بسیار والایی است توسط کسانی هدایت می‌شود که به تفنن اعتقاد دارند و به تعبیر قرآن لهو و بیهوده می‌شود.

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: چهار شنبه 1 مرداد 1393 ساعت: 16:21 منتشر شده است

برچسب ها : ,
نظرات()

ویدئوکلیپ «می‌کشیم» برای روز قدس آماده می‌شود

بازدید: 901
دسته بندی: مصاحبه,,
ویدئوکلیپ «می‌کشیم» برای روز قدس آماده می‌شود

ساخت اثری در حمایت از تیم مذاکرات هسته‌ای/ ویدئوکلیپ «می‌کشیم» برای روز قدس آماده می‌شود

حامد زمانی از ساخت اثری با عنوان «گله از گرگ» خبر داد و گفت: همزمان با جام جهانی که کارهای موسقایی بیشتر با محوریت تیم ملی بود، آن طرف عده‌ای از مردم چشمشان به مذاکرات هسته‌ای بود لذا به نظرمان رسید باید از آنها حمایتی شود.

 

حامد زمانی خواننده کشورمان در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی فارس درباره جدیدترین کارش گفت: همزمان با جام جهانی که کارهای موسقیایی بیشتر با محوریت تیم ملی بود و تمام خواننده‌ها در این زمینه کار ساختند، آن طرف عده‌ای از مردم چشمشان به مذاکرات و تیم ملی هسته‌ای بود و مقام معظم رهبری گفته بودند تیم هسته‌ای فرزندان انقلاب هستند لذا به نظرمان رسید که باید از آنها حمایتی شود.

28717_orig

وی افزود: برای همین تصمیم گرفتیم کار «گله از گرگ» را بسازیم که از یک طرف انذاردهنده نسبت به ماهیت طرف مقابل مذاکره باشد که چه ماهیتی دارد و موضع ما چگونه باشد برای همین در در شعر می‌گوید که «آی چوپان حذر از خواب که تاوان نتوان/ چشم بستی گله از گرگان نتوان» یعنی گرگ طبیعتش گرگ بودن است گله‌ای از آن طرف مذاکره نیست اما این طرف ما باید بیدار باشیم که چطور وارد معامله شویم و شما چه چیزی دارید و شما به چه چیزی باید افتخار کنید و پشتوانه شما چیست و خیالتان راحت که ما پشت سر شما هستیم.

زمانی با بیان اینکه آهنگسازی کار جدیدش را خودش انجام داده، اظهار داشت: تنظیم کار با امیر جمال‌فرد است و قرار است در این هفته این اثر رونمایی شود و اگر نشد هم کار را عرضه خواهیم کرد.

وی به کار دیگرش به نام «می‌کشیم» اشاره کرد و گفت: کار در قالب مجموعه تازه تأسیس ما به نام «دل صدا» دنبال می‌شود که هدف این مؤسسه تربیت نیروی انقلابی در عرصه خوانندگی و آهنگسازی است که البته فراخوان گسترده نداده‌ایم.

زمانی افزود: هدف دیگر مؤسسه ما این است که هر کاری که بیرون می‌آید دارای کلیپ خیلی حرفه‌ای باشد و ضعفی که سرودهای انقلابی داشت برطرف شود چون آن طرف در ماهواره کلیپ‌های زیادی کار می‌شود لذا اولین کار ما در این زمینه کلیپ «می‌کشیم» هست که احتمالاً قبل از روز قدس آن را آماده کنیم و این کار فوق‌العاده‌ای از لحاظ کلیپ و از لحاظ موسیقی خواهد بود.

موضوع کار «می‌کشیم» به گفته زمانی از زبان اسرائیل است و به این اشاره می‌کند که حواس‌ها را پرت می‌کنند و کشتار به راه می‌اندازند.

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: چهار شنبه 25 تير 1393 ساعت: 16:45 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,
نظرات()

تحلیل و تفسیر شعر «لبیک»

بازدید: 1196
دسته بندی: مصاحبه,تحلیل آهنگ,,

 

تحلیل و تفسیر شعر: قطعه «لبیک»

نویسنده این مطلب سرکار خانم "مطيعا" هستند .

«حامد زمانی» نتیجه نهایی و گلچین نظر سنجی ای که از تمامی هوادارانش برای محتوای شعر این آهنگ خواسته بود رو به «علی فردوسی» تحویل داد و حیرت آوره که «علی فردوسی» تنها در هفت بیت این همه پیام های مهم و اتفاقات منطقه رو در چند وقت اخیر با هنرمندی ، به شکلی مختصر و مفید جا داده . شگفت انگیزتر از اون اینکه با وجود مصرع های طولانی در شعر ، فراز و فرودهای زیاد و گوناگون شدن مدام احساسات ، چیزی بصورت ناهماهنگ توی ذوق نمی زنه ویا به چیز دیگری وصله نمی شه . همه اجزا باهم چفت و بست هستن . همگن و هماهنگ .
کلا ضرب آهنگ زمینه ای این کار(البته به نظر بنده) ، صدا و حرکت «تاختن پر سرعت یک اسب جنگی» رو در ذهن تداعی می کنه که سربازی برش سواره و در حال آواز خوندن ! و«حامد زمانی» به عنوان خواننده این شعر فوق العاده ، مثل یک جنگجوی دلیر و شجاع با زرهی از نور حق ، که برای تاختن به دشمن پلید احتیاج به یه مرکب تیز پا و خستگی ناپذیر داره ، یه موسقی پر تحرک که شعر رو روی دوش خودش سوار بکنه ، می سازه تا این اسب تازه زین شده خوش ساز و برگ ، هر جا که شعر«علی فردوسی» بهش فرمان داد ، یک نفس و پر قدرت تا قلب دشمن بتازه !
البته «حامد زمانی» براساس محتوای شعر ، گاه سرعت حرکت این اسب رو کم و گاهی زیاد کرده . ولی در کل زیر وبم ها و فراز و فرودهای ملودی این آهنگ بیشتر از هنجره خود «حامد زمانی» که همون جنگجوی سوار براسب باشه شنیده می شه و درسته که حضور نمایان سازها رو خیلی نداریم اما به نظر بنده علت احساس «حرکت کردن» به هنگام شنیدن این آهنگ همین روش آهنگسازیشه . خلاصه «حامد زمانی» خودش که هیچ ، بلکه همه مخاطبان رو یک دور هم که شده سوار این اسب تیز پا می کنه وبا خودش تا نزدیکی های «حرم» برای دفاع از اون می بره !
- «علی فردوسی» زیرکانه برای جذاب تر شدن شعرش حرف اصلی خودش را همان ابتدا در بیت اول بی مقدمه و کوبنده بیان می کنه . و تلاش می کنه تا غیرت مخاطب خودش رو که شیعیان و اکثرا ایرانیان هستند برانگیخته کنه و به اصطلاح خونشون رو به جوش بیاره با چهار جمله ای که در بیت اول شعرش گنجونده !
۱- «اصلا حرم ناموس ما شیعه است» : یاد آوری یک مرزبندی شیعی . ۲- «ناموس آدم تو دلش جاشه» : برانگیخته کردن عشق و عاطفه در دل شیعیان .۳- «هر کی نگاه چپ بهش انداخت» : اتمام حجت با دشمن . ۴- «خونش باید پای خودش باشه» : تهدید کردن دشمن .
{ «حامد زمانی» هماهنگ با این چهار پیام ، چهار دفعه ریتم پیانو ! و همچنین چهار مرتبه لحن خوندن خودش رو متناسب با محتوای شعر و البته با خوش سلیقگی تمام ، تغیر می ده و ضمنا بسیار هم نرم وظریف و زیر پوستی ، از هر قسمت به قسمت بعدی می ره که این تغییرات چهار گانه خیلی ملموس نباشن تا بتونن ماموریت خودشون رو در قلب مخاطب به بهترین شکل انجام بدن ! در این میون ملودی ای که برای جمله عاشقونه شعر یعنی : «ناموس آدم تو دلش جاشه!» انتخاب کرده بسیار زیبا و تاثیر گذار از آب در اومده !
در روز رونمایی ، طراح صحنه ، همه چیز رو رنگ «شهادت» کرده بود ! «سرخ» ! شورانگیز و عاشقونه !
چهره و سر و ضع «حامد زمانی» هم مثل همیشه نبود ! انگار خودش هم آماده مبارزه شده بود ! بستن «سربند سرخ لبیک یا امام» بر پیشانی و پوشیدن «تی شرتی که روی قسمت سینه اش شعار مرگ برآمریکا بود» البته به زبون خود اون مستکبرها ! تسبیح فیروزه ای هم که مثل همیشه ، پیچیده شده ، دور مچ دست راست !
که هم «پیچک رونده یاد خداست» و هم «یادگار دستساز حضرت زهرا(س)» و هم همراه زندگی پهلوون لوتی و جوونمرد ما !
وقت شروع «حامد زمانی» از انتهای صحنه ، چند قدمی با افتخار و صداقت جلو اومد تا به همه دنیا بگه که «حرم» برای یه مسلمون شیعه ، حکم چی رو داره !
ولی این بار تمام دستش رو روی سینه اش نگذاشت بلکه انگشتش رو کمی روی سینه اش فشار داد تا نشون بده ناموس یه آدم واقعی چه جای عمیق و عزیزی توی وجودش داره ! و بعد در حال گفتن : «خونش باید پای خودش باشه !» انگشتان دستش رو به حالت گرفتن دسته یک خنجر به هم فشرد و محکم پایین آورد ! آره پایین آورد بخاطر این که وجود بی وجود اون ها پست و پایینه . پس خنجرهم باید پایین فرود بیاد ! }
-در بیت دوم «علی فردوسی» برای شجاعت بخشیدن به مخاطبش آخرین درجه قدرتمندی تسلیحاتی دشمن رو فرض می گیره (گیرم که تا دندون مسلح شن) و بعد قدرت همیشگی مردم ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی ، یعنی دوعنصر «ایمان» و «غیرت» رو امیدوارانه و پر انرژی به اون ها یادآوری کرده و با افتخار به رخشون می کشه تا اعتماد به نفسشون رو بیش از پیش کنه و بگه : نترسید ! نهایتا اتفاقی که می افته اینه که یه جنگ بزرگ به راه می افته و تمام کافرها یک طرف و جمهوری اسلامی ایران هم در طرف دیگه با هم می جنگن و در پایان با این ایمانی که به خداوند دارید شما قطعا پیروزید و زورتون به زور بهترین اسلحه اون ها می چربه ! بخاطر همون «ایمان» و «غیرتی» که اون ها با تمام ثروتشون ، اون رو ندارند .
در واقع ، شاعر اینجا مخاطبش رو به اصطلاح «شیر» می کنه ! شجاع ، مغرور و پرصلابت !
و جالبه ! فکر می کنم اولین بار باشه که در شعریک ترانه پاپ ، اسم کامل «جمهوری اسلامی ایران» این طور با صراحت ، شجاعت و افتخار برده می شه ! مرحبا به «علی فروسی» !
{اینجا حضور یک ساز دیگه رو داریم (فکر می کنم ویلن باشه) و«حامد زمانی»، متناسب با عبارت «گیرم که تا دندون مسلح شن !» موسیقی رو از حالت درونی ، خارج و اون رو بیرونی و رزمی می کنه ، تا تصویر ذهنی شکوه سپاه دشمن رو بتونی توی ذهنت تصور کنی ! و برای شجاع کردن مخاطب واژه «گیرم» رو خیلی محکم و قاطعانه می گه ، جوری که انگار نه انگار که صرفا یه فرضه !
و بعد کمی کشیدن حرف «ا» در کلمه «تا» باعث می شه که از پایین به بالا مسلح شدن سریع دشمن رو مرحله به مرحله تجسم کنی و بعد با فشار و تاکید ، ادا کردن «مسلح شن» و بخصوص کلمه «مسلح» ، می خواد یقین مخاطب رو به این فرض بالا ببره تا وعده اون پیروزی الهی ای که بهش می ده ، توی دهنش مزه کنه !
و البته موقع اجرا با اخم و حالت بی اعتنایی در چهره می خواد بی اهمیت بودن این همه امکان تسلیحاتی دشمن رو در نگاه یک مجاهد واقعی ترسیم کنه . و بعد از اون وعده پیروزی و چربیدن زور ما ، که با مشت کردن دستش اون رو به همه نشون می ده !
کشیدن دو حرف «ان» در کلمه «ایمان» توسط «حامد زمانی» ، موقع خوندن و حرکت از پایین به بالای دستش برای به نمایش گذاشتن پررنگ بودن نقش«ایمان» در پیروزی مسلمانان ، اهمیت و والا مقام بودن «ایمان» در مکتب اسلامی رو به خوبی نشون داده .
قسمت بعد رو با دقت گوش کنید : «حامد زمانی» ، «اون ور تموم کافرا» رو خیلی جمع و جور و کوتاه می خونه برای نشون دادن این مطلب که : درسته که اون ها از نظر تعداد ، بیشتر از ما هستن اما در حقیقت و با نگاه بصیرانه که بنگریم اون ها خیلی کم و ضعیف هستن واز طرف دیگه عبارت «این ور! جمهوری اسلامی ایران» رو طوری می کشه و به زیبایی ادا می کنه که کثرت معنویش و قدرت و ابهتش ، بسیار خوب جلوه کنه !
واژه «جمهوری» با افتخار ، «اسلامی» با غلظت و تاکید و«ایران» به گونه ای بیان می شه که رفعت و پهناوری این سرزمین کاملا به رخ کشیده می شه و فریاد اسم این سرزمین ، توی آهنگ کاملا پرشکوه طنین انداز می شه !
و هنگام اجرا وقتی «حامد زمانی» کلمه «اسلامی» رو به زبون میاره به احترام قانون الهی ، دستش رو به حالت اشاره ، بالای بالا می بره : یعنی در مرام جمهوری اسلامی ایران ، این دین حقه خدا ، «اسلامه» که حرف اول و آخر رو می زنه !
و از طرفی هم انگار مثل یک داور منصف ، در انتهای مسابقه ، دست جمهوری اسلامی ایران رو به عنوان برنده حقیقی یک جنگ نابرابر ، با افتخار بالا می بره و به مردم کل جهان معرفیش می کنه ! }
-توی بیت سوم «علی فردوسی» می خواد دلبستگی و ترس حاصل از «جون دادن» رو در دل مردم از بین ببره !
پس این بار «جون» رو شیرین ترین دارایی انسان فرض می گیره . و بعد می گه که : انقدر دفاع از حرم اهل بیت (علیه السلام) و دفاع از مسلمانان و بخصوص شیعیان مهم هست که دادن این «جون» در راه خداوند در چنین شرایطی بسیار آسان خواهد بود . و در این راه به مردم شورانگیزی و نترس بودن می ده و اون ها رو ترغیب می کنه که با هر نفس فریاد بزنن : هرگز حرم تنها نمی مونه ! که دشمن پلید بتونه بره به سراغش !
{ «حامد زمانی» اینجا صدای گیتار الکترونیک رو هم توی آهنگش وارد می کنه . تا تداعی کنه در ذهن تو شلوغی میدان جنگ ، خشونت فضا ، صدای نبرد تنگاتنگ و نزدیکی به شهادت رو ! و با صدای فریادش به شکلی که انگار داره مثل یک فرمانده جنگی به لشگریانش فرمان می ده ! ترس رو به کلی از دل اون ها بیرون می کنه و قرص و محکم هم خودش می گه وهم از اون ها می خواد که این شجاعت قلبیشون رو بروز بدن و همگی باهاش فریاد بزنن : «هرگز حرم تنها نمی مونه !»
موقع اجرا هم «حامد زمانی» با حرکت دستش از مردم خواست که همراهیش کنن و باهاش این جمله شجاعانه ، امنیت آور و آرامش بخش رو فریاد بزنن ! }
{ بعد از این ، چند ثانیه ای موسیقی بی کلام این آهنگ رو می شنویم !
انگار داره صدای چکاچک شمشیرها می آد و صدای مبهم آواز سوزناک مردی به گوش می رسه ! آواز جنگجویی خروشان و بی باک که انگار در تند باد نبرد در حال تاختن به دشمنه ! }
- بیت چهارم : اینجا «علی فردوسی» مردم رو به ایستادگی دعوت می کنه و یاد آوری می کنه مقاومت رو در سخت ترین شرایط و در نبود امکانات ، مثل امام خودمون می شیم در ظهر عاشورا ! و شجاعانه و عاشقانه بهش وفادار می مونیم در شرایطی که همه پیمانشون رو باهاش شکستن و طمعکارانه و بزدلانه چشم هاشون رو به روی حق بستن ویزیدی شدن ! و او رو تنهای تنها گذاشتن !
{ اینجا موسیقی تا حدود زیادی آروم می گیره تا شعر پیام معرفتی مورد نظر اسلام رو برسونه : یک یاد آوری عظیم و بعد تجدید پیمان با ارباب ! صدای لطیف پیانو حاکم بر فضاست تا جو رو هر چه بیشتر عاطفی ، تو دل برو و تاثیر گذارتر کنه !
«حامد زمانی» برای القاء مفهوم «تداوم مقاومت» ، کل واژه «می مونیم» رو کشیده ادا می کنه طوری که رنج حاصل از اون ایستادگی هم منتقل بشه ! برام جالب بود ! بعد از این ، «یزیدی شدن» جوری ادا می شه که هم ابراز تاسف جدی برای مردم دنیا رو توش داره و هم بی اعتنا رد شدن از این اتفاق ! یعنی متاسف باش براشون ولی عیش و مستی حاصل از وفاداری به اربابت رو واسه خودت خراب نکن و تمرکزت رو برای پیمودن بقیه راه از دست نده !
و بعد دو باره چند ثانیه ، عاشقی خالصانه وعمیق از ته دل ! از ته جون ! در قسمت :
«ما نوکر ارباب ، مییی مونییییییییییییییییییییییییییییییییییم !!! »
ادا کردن حرف «ی» از عقب ترین جای حنجره و زیر ترین حالت صدای «حامد زمانی» !
اینجا دیگه تقریبا می شه گفت که فقط صدای «حامد زمانی» شنیده می شه . تا اینجور خوندن برای ایجاد رقت قلب و لطافت روحی ، تمام اثر خودش رو روی مخاطب بگذاره تا عمیق بودن و خلوص این ایمان و وفاداری ماندگار و عاشقانه ، به بهترین شکلی خود نمایی کنه ، بوسیله توانمندی تغییر صوت در حنجره یک انسان هنرمند و مستعد !
وقت اجرا ، «حامد زمانی» موقع گفتن ارباب ، به احترام امام حسین (ع) و نشون دادن مقام بلند مرتبه اون حضرت ، دستش رو از پایین به طرف بالا تا نزدیکی های سرش بالا برد وهمزمان ، با تواضع ، سر خودش رو پایین کشید !
و به جای هممون نوکری خودش رو در برابر ارباب به نمایش گذاشت و همونطوری که دستش به احترام امام حسین (ع) بالا بود موقع گفتن «می مونیم» آروم آروم دستش رو مشت کرد و انگشتانش رو محکم درهم فشرد به نشانه تحمل مختارانه و البته مفتخرانه تمامی رنج ها دراین راه پر فراز و نشیب ! }
-در بیت بعدی «علی فردوسی» هشدار می ده در مورد اینکه حمله به حرم و کشتار شیعیان ، تکرار مظلوم واقع شدن شیعه در طول تاریخه . آگاه باشید ! در واقع اعلام خطر و بیدار کردن حس مسئولیت پذیری و جواب گو بودن مردم نسبت به یاری طلبیدن امامشان. و سپس یک اتمام حجت : اگرحسینی هستید ! پس«بسم الله» بگویید و دفاع از مظلوم و مبارزه با دشمن را آغاز کنید !
(بسیار باعث خوشحالیه ! که عبارت های قرآنی ، عینا در شعر یک آهنگ پاپ به زیبایی گنجونده می شن . این برای فرهنگ سازی اسلامی عالیه ! و این حرکت نو در اشعار آهنگ های «حامد زمانی» باعث افتخار هوادارانشه ! )
{اینجا موسیقی دوباره پر تب وتاب می شه و تو به خاک و خون کشیده شدن مسلمون ها و بخصوص شیعه رو می تونی تجسم کنی ! اون خطر ، دلشوره و نگرانی به خوبی با موسیقی منتقل شده !
توی اجرا ، «حامد زمانی» موقعی که می گه : «تکرار مظلومیت شیعه است» انگشت اشاره اش رو به علامت هشدار تا مقابل صورتش بالا می آره و بعد این هشدار که : هواسمون باشه ! اگه نجنبیم به اندازه یک کربلا خون مظلومان ریخته خواهد شد .
و بعد با دست بازشده ای که از مردم کمک میخواد ولی چون نشونه درخواست کمک گرفتن امام حسین (ع) هست هرگز به طرف پایین نمی آد ! فریاد می زنه که : مردم این صدای «هل من ناصر … » ه امام حسین(ع) هست که داره ازتون کمک می خواد!
بعد با دستش حس برانگیختگی حسینی مردم رو بالای سر می بره !
و در حال «بسم الله» گفتن به نشونه عزم و اراده قوی داشتن و یک شروع مصمم و مقدس با نام خدا ، انگشتانش رو بصورت یک مشت گره کرده ، محکم و پر قدرت ، فرود می آره !
و درشیوه خوندنش ، تشویق می کنه مردم رو به قیام ! با کشیدن دو حرف «اه» درعبارت «بسم الله» با صدای زیر ، البته طبیعطا اینجا زیر بودن صداش به شدت «ما نوکر ارباب می مونیم» نیست چون میخواد عواطف عرفانی و خدا پرستانه مردم رو برانگیخته کنه ! پس اینجوری مناسب تره و ضمنا انتخاب صدای دو حرف «اه» برای تاکید ، بسیار مناسب بوده چون هم شکل ظاهری خود حرف «ا» و هم شکل دهان انسان موقع گفتن «ا» ، شبیه به آدمی هست که بلند می شه و می ایسته ! }
{ «حامد زمانی» بی معطلی اینجا روی بیت سوم تاکید می کنه و دوباره پر شور تر از بار اول می خونه که :
گیرم که جون شیرین ترین باشه! اینجا ولی جون دادن آسونه! / با هرنفس فریاد سر می دیم : «هرگز حرم تنها نمی مونه !»
ولی اینبار «تنها نمی مونه» رو با بغضی که نشونه علاقه و نگرانیه می خونه !
و این دفعه انگار خطاب به دشمن داره این بیت رو می خونه ! چون موقع اجرا ، مثل یک جنگجو برای حمله به دشمنش دور خیز می کنه ! و پر تحرک تر می شه . چهره اش رو اخم آلود می کنه و با حرکت دستاش خط و نشون می کشه و پر غرور و خشمگین ، مثل یک شیر پر هیبت می غره ! }
-و بعد «علی فردوسی» دروغ دشمن رو در مورد مسلمون بودن اون ها فاش می کنه و می گه که دست های پشت پرده غربی هر چقدرهم که وجودشون حاشا بشه بازهم پیدا و معلوم هستن !
{کلمات این بیت خیلی غلیظ و با تاکید بیان می شه ! بخصوص در عبارت «یه مشتی کافر حربی» ، تا حقارت ، چندش آوربودن ، نفرت انگیزی و کفر اون ها بخوبی منتقل بشه ! و بعد«دست های پشت پرده غربی» با تاکیدی هوشمندانه بیان می شه !
به هنگام اجرا باز هم انگشت اشاره برای هشدار و روشنگری را می بینیم که : این ها مسلمون نیستن ! با این که می گن : «هستیم .» و حرکت بالا و پایین ریز و سریع دست برای تاکید برآگاه سازی مردم .

labaiktahlil
و پوز خندی تحقیر کننده بخاطر حاشا کردن یک نیرنگ کثیف و آشکار ! و نشان دادن زیرکی و هوشیاری در چهره ! با تنگ کردن چشمان ، به هنگام گفتن «دست های پشت پرده غربی !» }
- «علی فردوسی» برای بیت پایانی شعر ، حرفش و دعوتش رو کاملا آشکارا بیان می کنه و می گه هم اکنون هنگامه قیام و مبارزه است و موقع« لبیک» گفتن به طلب یاری امام ماست . هر چقدرهم که راه مسدود و بن بست باشه ما باید بازش کنیم و ازش عبور کنیم و باید این وحشی های خونخواری که آلت دست غربی ها هستند رو هرچه زودتر سر جاشون بنشونیم .
{ همونطور که گفتم کشیدن «الف» در کلمه «قیام» بلند شدن و ایستادن یک انسان رو تداعی می کنه و«حامد زمانی» هم به هنگام اجرا این حرکت رو با انگشت اشاره دستش به خوبی نشون می ده . و تاکید می کنه روی کلمه «لبیک» برای بیان اهمیت موضوع و یاد آوری اون !
و انگار دست مردم رو آروم و آهسته گرفت و بالا برد تا گذاشته شن توی دست امام حسین(ع) و باهاش بیعت دوباره کنن و به ایشون یاری برسونن !
حرف «و» در کلمه «بنشونیم» و درکلمه «سر جاشون» طوری ادا می شه که انگار جایی که مخصوص اون هاست و باید همون جا نشونده بشن ، جای بسیار بسیار دوریه ! که البته همینطور هم هست جای اون ها قعر دوزخه ! حتی اگر دقت کرده باشید «حامد زمانی» موقع اجرا وقتی این تیکه رو می خوند ، هم دستش رو به حالت تو سری زدن پایین آورد و هم گردن وکمرش رو خم کرد و بعد با خشم و عصبانیت زیادی اون ها رو وحشی و آلت دست خطاب کرد !
یعنی آی مردم این وحشی های آلت دست آمریکا ، خیلی خیلی پست و حقیرن و جاشون هم پست ترین درجاته و ما باید به همون جای اصلیشون برشون گردونیم ! }
{ و بعد «حامد زمانی» برای سومین بار و برای حسن ختام آهنگش ولی این دفعه با انرژی و یقین و قاطعیت بیشتری می خونه که :
گیرم که جون شیرین ترین باشه! اینجا ولی جون دادن آسونه! / با هرنفس فریاد سر می دیم : «هرگز حرم تنها نمی مونه !»
و هر دفعه با شدت بیشتری ، به نشونه راحتی «جون دادن» دستش رو از سمت سینه اش به شدت به طرف جلو پرتاب کرد . و سرمستانه غرید وفریاد کشید که : «هرگز حرم تنها نمی مونههههههههه !» (۲) }

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: سه شنبه 24 تير 1393 ساعت: 20:37 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,
نظرات()

تحلیل و تفسیر شعر «صبح امید»

بازدید: 838
دسته بندی: مصاحبه,,
تحلیل و تفسیر شعر: قطعه «صبح امید»

سلام بر شما ای مولای من.آقایی که خیلی دلمون برات تنگ شده و اما تو رو بین خودمون حاظر نمی بینیم…

نویسنده این مطلب جناب آقای " مسعود فاطمی " هستند .

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر شما ای مولای من.آقایی که خیلی دلمون برات تنگ شده و اما تو رو بین خودمون حاظر نمی بینیم. سلام بر شما ای آقایی که تنها هستی و سالهای زیادی است که تنها هستی.به خاطر گناهان و خطاهایم از شما دور افتاده ام ولی شما به من نزدیک هستی و حرفم را هر کجا که باشی می شنوی.روزم را با سلام به تو شروع کردم که تو هم اینجا هستی و از من دور نیستی.گناه من اینه که به انتظار تو نشستم و منتظر اومدن تو هستم!!! منتظربودن و کاری نکردن گناهه،و عشق اصلی آنست که به راه افتیم و برای رسیدن به محبوب زحمت بکشیم و دلها را آماده کنیم و راه را برای فرود خوبی ها هموار کنیم. اگر مرا دوست می داری و به هدایتم امیدوار هستی گناه از تو نیست و این گناه منه که تو رو چشم انتظار گذاشتم!!! اگر چشمای تو خیسه این نشون میده که تو به اومدن من امیدوار هستی و برام به درگاه خدا گریه و دعا کردی!خدایا اون قامت رعنا را به ما نشون بده.دیگه طاقت انتظار ندارم!!!! همه مردم منو فراموش کردن ولی تو هنوز به یادم هستی و برام دعا میکنی. قول میدم که دیگه تو رو ناراحت نکنم ولی خیلی سخته که تا اومدن تو به انتظار بشینم و از فراق تو نمیرم. توی عشقی که نسبت به تو دارم،کوتاهی میکنم و اما تو نه!!!!تو در هفته دو بار برای من دعا میکنی و برام گریه میکنی و به جای من به درگاه خدا توبه میکنی!!تو منتظرتر از منی و برای ظهور خودت و نجات مردم دعا میکنی!! دروغ میگم که عاشقم!!!عشقم پاک و صادق نیست،اما بذار بهت برسم!!!خدا نکنه بهم بگی فرصتم برای رسیدن و خالص شدن تموم شده و دیگه نمیتونم تو رو ببینم!!! ای آقا به حرمت و مقامت قسمت میدم،برای خوب شدنم دعا کن،و کاری کن،که دیگه و خدایی شیم جوری که دلیل گریه کردن های تو گناهای من نباشه!آقاجون،مولای من،یه کاری کن که دیگه من دلیل نیامدن و ظهورنکردن تو نباشم.!!!

 

متن شعر آهنگ:

صبحت بخیر آقای من آقای دلتنگی

صبحت بخیر آقای من آقای تنهایی

من دور افتادم ازت اما تو نزدیکی

امروزمو با تو شروع کردم که اینجایی

گنــاه مـن به انتـظــار تــو نشستنــه

نشستــه عاشقــی گناهه عشق رفتنه

اگر که دلخوشی به من، گناه از تو نیست

اگــرکـه خیســه چشم تـو ، گنــاه از منه

اَللهم اَرنی الطلعه الرشیده

دیگــه جــونم به لـب رسیــــده

همه دنیا ازم بریده ، تو اما نــه

عهد میبندم دیگه اشکاتو در نیارم

ولــی سختـــه دووم بیـــارم

توی عشق تو کم میزارم تو اما نه

تو هفته ای دوبار گریه میکنی برام

تو هفته ای دوبار توبه میکنی بجام

تو منتظرتر از منی تموم شه غیبتم

دروغ میگم عاشقم ولی بذار بیام

خدا کنه بهم نگی تمومه فرصتت

دعا بکن که خوب بشم اقا به حرمتت

یه کاری کن که من نشم دلیل گریه هات

یه کاری کن نشم دلیل طول غیبتت

 

111wwxxm5pszn23icyhqe48

یادداشت:

در ابتدا باید بگیم که در کلام بزرگان هم آمده که یک نوع از رسیدن به حجت خدا(عج) اینه که صبح و در اول روز وقتی که از خواب بیدار می شویم پس از ذکر نام خدا،درود و سلام فرستادن به امام زمان(عج)است و حتی در صورت تداوم این عمل،کارهای زندگی فرد مهدوی می شود و این موضوع به وضوح در شعر زیبای صبح امید واضح است و مردم را به این کار،تشویق کرده است.سپس گناهان فرد مانع ظهور و دوری او از امام شمرده می شوند و البته بیان می شود که امام حتی در صورت ظهورنکردنش،بین مردم رفت و آمد دارند و از مومنان جدا نیستند.در ادامه فرد،خود را منتظر امام میخواند و برای آمدن او به انتظار نشسته. این قسمت یعنی”اگه که دلخوشی به من گناه از تو نیست” خیلی زیباست و به معانی عمیق زیر اشاره دارد: هم خود شاعر و هم خواننده عزیز،می دانند که امام معصوم گناه ندارد و عاری از خطا است،ولی اینجا برای برخی افراد مفهومی را جا می اندازند که امام برای  مومنان دعا میکند و هیچ گاه یاد آنها را فراموش نمی کند حتی اگر اشتباهاتی و لغزش هایی در زندگی داشته باشند.در اصل،امام عصر(عج)از یهودی و مسیحی و بت پرست،انتظار کارکردن برای ظهور و فراهم کردن شرایط ظهور ندارد،و بلکه از شیعیان و محبان آن عزیزان،انتظار فراهم کردن شرایط دارد،و برای همین است که لطف و رحمت آخرین حجت خدا،حتی شامل حال آن دسته از شیعیان که گناه کارند و خطاهایی هم دارند می شود،و برای آنها دعا میکند. لفظ عربی زیبای”اللهم ارنی الطلعه الرشیده” به این معناست که خدای من،آن چهره زیبا و آن قامت استوار و محمدی(ص) را به ما نشان ده،و ما را تا ظهور آن حضرت نگه دار و ظهور ایشان در بین مردم را زودتر گردان.سپس کم طاقتی و لبریزشدن صبر منتظر بیان می شود که دیگر طاقت به انتظار نشستن ندارد،و بعد گناهان فرد بیان می شود و در نهایت این قسمت،ذکر می شود که دو بار در هفته نامه اعمال شیعیان را به امام عرضه می دارند و امام اعمال آنها را مشاهده می کند،یعنی نباید فراموش کنیم که کارهای کرده ما در این چند روز رابه حجت خدا،حضرت مهدی(عج)نشان می دهند پس نباید با کارهای نسنجیده خود دل آقا را بشکنیم. گناهان را ما انجام می دهیم،آن وقت امام عصر(عج)برای ما از خداوند استغفار و آمرزش می طلبد و برای بخشودن ما دعا می کند که این به نظر خود حقیر نیز،نهایت رحمت این عزیز،و البته بی شرمی ما است. در آخر هم در صورتی که خود حضرت،برای منتظرانش دعا می کند ولی شاعر و خواننده بزرگوار،از حضرت ملتمسانه می خواهند که برای عاقبت به خیریمان و هدایتمان دعا کند،جوری که دیگر ما و گناهانمان مانع ظهور نباشیم.

“اللهم عجل لولیک الفرج”

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: سه شنبه 24 تير 1393 ساعت: 20:33 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,
نظرات()

تحلیل و تفسیر شعر «صبح امید»

بازدید: 838
دسته بندی: مصاحبه,,
تحلیل و تفسیر شعر: قطعه «صبح امید»

سلام بر شما ای مولای من.آقایی که خیلی دلمون برات تنگ شده و اما تو رو بین خودمون حاظر نمی بینیم…

نویسنده این مطلب جناب آقای " مسعود فاطمی " هستند .

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر شما ای مولای من.آقایی که خیلی دلمون برات تنگ شده و اما تو رو بین خودمون حاظر نمی بینیم. سلام بر شما ای آقایی که تنها هستی و سالهای زیادی است که تنها هستی.به خاطر گناهان و خطاهایم از شما دور افتاده ام ولی شما به من نزدیک هستی و حرفم را هر کجا که باشی می شنوی.روزم را با سلام به تو شروع کردم که تو هم اینجا هستی و از من دور نیستی.گناه من اینه که به انتظار تو نشستم و منتظر اومدن تو هستم!!! منتظربودن و کاری نکردن گناهه،و عشق اصلی آنست که به راه افتیم و برای رسیدن به محبوب زحمت بکشیم و دلها را آماده کنیم و راه را برای فرود خوبی ها هموار کنیم. اگر مرا دوست می داری و به هدایتم امیدوار هستی گناه از تو نیست و این گناه منه که تو رو چشم انتظار گذاشتم!!! اگر چشمای تو خیسه این نشون میده که تو به اومدن من امیدوار هستی و برام به درگاه خدا گریه و دعا کردی!خدایا اون قامت رعنا را به ما نشون بده.دیگه طاقت انتظار ندارم!!!! همه مردم منو فراموش کردن ولی تو هنوز به یادم هستی و برام دعا میکنی. قول میدم که دیگه تو رو ناراحت نکنم ولی خیلی سخته که تا اومدن تو به انتظار بشینم و از فراق تو نمیرم. توی عشقی که نسبت به تو دارم،کوتاهی میکنم و اما تو نه!!!!تو در هفته دو بار برای من دعا میکنی و برام گریه میکنی و به جای من به درگاه خدا توبه میکنی!!تو منتظرتر از منی و برای ظهور خودت و نجات مردم دعا میکنی!! دروغ میگم که عاشقم!!!عشقم پاک و صادق نیست،اما بذار بهت برسم!!!خدا نکنه بهم بگی فرصتم برای رسیدن و خالص شدن تموم شده و دیگه نمیتونم تو رو ببینم!!! ای آقا به حرمت و مقامت قسمت میدم،برای خوب شدنم دعا کن،و کاری کن،که دیگه و خدایی شیم جوری که دلیل گریه کردن های تو گناهای من نباشه!آقاجون،مولای من،یه کاری کن که دیگه من دلیل نیامدن و ظهورنکردن تو نباشم.!!!

 

متن شعر آهنگ:

صبحت بخیر آقای من آقای دلتنگی

صبحت بخیر آقای من آقای تنهایی

من دور افتادم ازت اما تو نزدیکی

امروزمو با تو شروع کردم که اینجایی

گنــاه مـن به انتـظــار تــو نشستنــه

نشستــه عاشقــی گناهه عشق رفتنه

اگر که دلخوشی به من، گناه از تو نیست

اگــرکـه خیســه چشم تـو ، گنــاه از منه

اَللهم اَرنی الطلعه الرشیده

دیگــه جــونم به لـب رسیــــده

همه دنیا ازم بریده ، تو اما نــه

عهد میبندم دیگه اشکاتو در نیارم

ولــی سختـــه دووم بیـــارم

توی عشق تو کم میزارم تو اما نه

تو هفته ای دوبار گریه میکنی برام

تو هفته ای دوبار توبه میکنی بجام

تو منتظرتر از منی تموم شه غیبتم

دروغ میگم عاشقم ولی بذار بیام

خدا کنه بهم نگی تمومه فرصتت

دعا بکن که خوب بشم اقا به حرمتت

یه کاری کن که من نشم دلیل گریه هات

یه کاری کن نشم دلیل طول غیبتت

 

111wwxxm5pszn23icyhqe48

یادداشت:

در ابتدا باید بگیم که در کلام بزرگان هم آمده که یک نوع از رسیدن به حجت خدا(عج) اینه که صبح و در اول روز وقتی که از خواب بیدار می شویم پس از ذکر نام خدا،درود و سلام فرستادن به امام زمان(عج)است و حتی در صورت تداوم این عمل،کارهای زندگی فرد مهدوی می شود و این موضوع به وضوح در شعر زیبای صبح امید واضح است و مردم را به این کار،تشویق کرده است.سپس گناهان فرد مانع ظهور و دوری او از امام شمرده می شوند و البته بیان می شود که امام حتی در صورت ظهورنکردنش،بین مردم رفت و آمد دارند و از مومنان جدا نیستند.در ادامه فرد،خود را منتظر امام میخواند و برای آمدن او به انتظار نشسته. این قسمت یعنی”اگه که دلخوشی به من گناه از تو نیست” خیلی زیباست و به معانی عمیق زیر اشاره دارد: هم خود شاعر و هم خواننده عزیز،می دانند که امام معصوم گناه ندارد و عاری از خطا است،ولی اینجا برای برخی افراد مفهومی را جا می اندازند که امام برای  مومنان دعا میکند و هیچ گاه یاد آنها را فراموش نمی کند حتی اگر اشتباهاتی و لغزش هایی در زندگی داشته باشند.در اصل،امام عصر(عج)از یهودی و مسیحی و بت پرست،انتظار کارکردن برای ظهور و فراهم کردن شرایط ظهور ندارد،و بلکه از شیعیان و محبان آن عزیزان،انتظار فراهم کردن شرایط دارد،و برای همین است که لطف و رحمت آخرین حجت خدا،حتی شامل حال آن دسته از شیعیان که گناه کارند و خطاهایی هم دارند می شود،و برای آنها دعا میکند. لفظ عربی زیبای”اللهم ارنی الطلعه الرشیده” به این معناست که خدای من،آن چهره زیبا و آن قامت استوار و محمدی(ص) را به ما نشان ده،و ما را تا ظهور آن حضرت نگه دار و ظهور ایشان در بین مردم را زودتر گردان.سپس کم طاقتی و لبریزشدن صبر منتظر بیان می شود که دیگر طاقت به انتظار نشستن ندارد،و بعد گناهان فرد بیان می شود و در نهایت این قسمت،ذکر می شود که دو بار در هفته نامه اعمال شیعیان را به امام عرضه می دارند و امام اعمال آنها را مشاهده می کند،یعنی نباید فراموش کنیم که کارهای کرده ما در این چند روز رابه حجت خدا،حضرت مهدی(عج)نشان می دهند پس نباید با کارهای نسنجیده خود دل آقا را بشکنیم. گناهان را ما انجام می دهیم،آن وقت امام عصر(عج)برای ما از خداوند استغفار و آمرزش می طلبد و برای بخشودن ما دعا می کند که این به نظر خود حقیر نیز،نهایت رحمت این عزیز،و البته بی شرمی ما است. در آخر هم در صورتی که خود حضرت،برای منتظرانش دعا می کند ولی شاعر و خواننده بزرگوار،از حضرت ملتمسانه می خواهند که برای عاقبت به خیریمان و هدایتمان دعا کند،جوری که دیگر ما و گناهانمان مانع ظهور نباشیم.

“اللهم عجل لولیک الفرج”

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: سه شنبه 24 تير 1393 ساعت: 20:33 منتشر شده است

برچسب ها : ,,,
نظرات()

گفتگوی ” حامد زمانی ” در جشن هم آواز با طوفان

بازدید: 1104
دسته بندی: مصاحبه,,

77

این دیوانگی را با عاقلی عوض نمی کنم …

.

• ما خط‌مان را از همان زمانی که ترانه قلاده‌های طلا را در همین حسینیه اجرا کردیم؛ مشخص کرده‌ایم.
.
• بعضی ها می گویند؛ یک دیوانه پیدا شده که هر چه می‌گوییم می‌خواند. من هم می‌گویم این دیوانگی را با صد عقلانیت عوض نمی‌کنم.
.
• بیشتر اوقات وقتی سفارش هایی به شاعران می‌دهم، می‌بینم که می‌ترسند و خودشان را خرج نمی‌کنند. بسیاری از انجام کارهایی از این دست می‌ترسند و از زیر کار درمی‌روند. امیدوارم کارمان به جایی برسد که دیگر ترسی از این سوژه‌ها و کارها در میان نباشد.
.
• یکی از امیدهایی که این کار به من داد ظهور یک شاعر قدرتمند و آینده‌دار با نام علی فردوسی بود. وقتی شعر را دیدم مطمئن بودم که اگر این کار در سطح وسیعی پخش شود می‌تواند با موفقیت همراه باشد.
.
• بعضی اوقات می‌شود با دست خالی هم کار کرد. برای همین قطعه هم آواز طوفان؛ چون سراغ هر استودیویی رفتیم پر بود؛ در خانه با بالش و پتو وپشتی یک استودیدی خانگی درست کردیم و این قطعه را در خانه ضبط و برای اجرای امروز آماده کردیم!
.
• متاسفانه بیشتر اوقات وقتی آثار ارائه می‌شود، فقط من دیده می‌شوم، نقش شاعران و کسانی که کارها را تنظیم می‌کنند نیز نقشی مهم و قابل توجه است که نباید فراموش کرد.
.
• ‌ بخشی از موفقیت‌های کارهای من مدیون شاعرانی است که با آنها همکاری کردم، از جمله محمد مهدی سیار و میلاد عرفان‌پور. یکی از نعمت‌هایی که خداوند به من داد همین مهدی سیار است چرا که هم من او را می‌فهمم و هم او را درک می‌کند.

لینک دانلود مصاحبه ی تصویری از سایت راه نوا :

می پسندم نمی پسندم

این مطلب در تاریخ: سه شنبه 17 تير 1393 ساعت: 16:54 منتشر شده است

برچسب ها : ,,
نظرات()

ليست صفحات

تعداد صفحات : 3
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

ورود کاربران

نام کاربری
رمز عبور

» رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری

تبلیغات

متن

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب کل مطالب : 282
کل نظرات کل نظرات : 74
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا تعداد اعضا : 39

آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز بازدید امروز : 68
بازدید دیروز بازدید دیروز : 103
ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 7
ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 10
آي پي امروز آي پي امروز : 23
آي پي ديروز آي پي ديروز : 34
بازدید هفته بازدید هفته : 172
بازدید ماه بازدید ماه : 171
بازدید سال بازدید سال : 10296
بازدید کلی بازدید کلی : 744244

اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی آی پی : 3.144.77.71
مرورگر مرورگر :
سیستم عامل سیستم عامل :
تاریخ امروز امروز :

نظرسنجي

از کدام یک از بخش های سایت بیشتر خوشتان می آید؟

درباره ما

تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حامد زمانی و آدرس hamedzamani-music.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود